عشق علیه السلام

سر اغاز اخبار دوشنبه بسیار ناراحت کننده بود. یکی از خبرگزاری های موجی از پیامک را وانه ی گوشی ها کرد. پشت سر او از هر سایت و خبرگزاری پیامک می آمد. با این مضمون « رهبر انقلاب برای عمل جراحی به اتاق عمل رفت » و سپس پیامک بعدی، حال ایشان خوب است…. دیگر…

خواندن ادامه

بیتوته

سال هاست که در دلم هوای کربلا دارد. زیارت کربلاهم ارزوی است. اما بهتر است بگویم هوای کربلایی شدن دارد. دیگر حس و حالم از این همه شعار های زیبای یا لیتنا کنت معکم خسته شده. دلم میخواد تا صبح دم سر بر سجده زنم. دلم میخواهد نگاهی به رخسار موافقان و مخالفان نیاندازم و…

خواندن ادامه

دردی که قلبم را به سوی جهنم سوق نداد!!!!

خواندن مطبوعات و جنگ رسانه ای انسان را خسته می کند، یاد دوست عزیزی افتادم که استاد ما بود، میگفت در دنیا و عصر سیاست جدید، قرار نگرفتن در شاه راه اطلاعاتی هنری است که میتواند به تحلیل گر کمک کند، میگفت باید کنار راه بایستی و سرعت سنجی کنی و ببینی ظاهر هر داده…

خواندن ادامه

رابطه ی فک و عقل

چند روزی قبل مستحکم در مورد استحکام درونی خانواده و اینکه چرا طلاق زیاد شده در تاکسی سخنرانی علمی – پژوهشی انجام داد . ( الته همه مسافرین اقا بودند خوشبختانه ) وسط های صحبت ماشین در مقابل یک مردم میان سال دقیقاً 56 ساله ( بعدا فرمودند) و یک کودک 3 ساله ایستاندند، من…

خواندن ادامه

دیدار یار

روز قبل عید است، روزی که یک دوست مرا دید و یک کارت نثارم کرد، کارت را که دیدم، فهمیدم نوشته ملاقات، گفتم ممنون و موضوع را فهمیدم، یکی از دوستان هم صبح باهم به مصلی رفتیم و از او اصرار که «بابا بیا بریم جلو آقا را ببینیم» ماهم با همان حالت تکبری که…

خواندن ادامه

بادگیر یزدی!!!!

صبح پس از اثاث کشی رفتم کولر را روشن کنم، دیشب از خستگی نفهمیدم چجوری خوابیدم، نماز صبح بلند شدم دیدم لباسم همچون لباس ماهیگیر هایی که در طوفان گیر افتادند خیس شده، نگو عرق و گرما سبب شده بود، کولر را زدم، دادی همه ی ساختمان را بیدار کرد، چه شده است، هیچی برق…

خواندن ادامه

در رکاب حسین اصغر دادن دارد..

میگویند بعد آن حمله وحشیانه و کنده شدن خلخال از پای زن یهودی، حضرت ناله زد و فرمود : اگر یک مسلمان از این غم بمیرد، من بهش حق می دهم . شاید بعضی ها اعتراض کنند که اقا منظورت چیست؟؟ میگویم هیچ هیچ و هیچ. داشتم نگاهی به قرار داد های میلیاردیه بعضی از…

خواندن ادامه

غذای مطبوع!!!

رفتم از سرکوچه غذا بگیرم، گفتم تو این اوضاع خوب و آلیح اختثادی بریم به جای غذا یک سالادالویه بگیرم، رفتم مغازه طرف رو مبینیم میگم، داداش سلام خوبید، عبادات قبول باشه، کلی کلاس میزاریم و کلی تریپ، بعدش یارو میاد میگه فلانی ( جای اسم شاگردشه ) ببین رئیس چی می خواد بهشون بدید!!…

خواندن ادامه

فلوس موجودٌ؟؟؟!!!!

وقتی تاریخ با تو صحبت می کنه، گاهی انسان مأیوس میشه از اینکه چرا اینقدر ادم ها گاهی که نه، برای همیشه پست می شوند، انسان هایی که وطن، دین و آخرت خود را به یک مشت دلار و فلوسی های مفت انگلیسی و شوروی و حتی این پسر عمشون آمریکا دادند. فلوس هایی که…

خواندن ادامه

اثاث کشیه اشی مشی

اثاث کشی کردن هم داستانی دارد، حالا نمی خواهم یک قصیده ی 40 منی بسرایم، نه، ولی حداقل اینکه یک ماهی درگیر باشی و بعد از کلی گشتن و گشتن و گشتن، یک خونه اونم و یک محله گیرت بیاد، بعد بری اثاث کشی کنی، منتها اینبار اول ماه رمضون باشه، حالا اثاث کشی بمونه،…

خواندن ادامه