بیتوته

سال هاست که در دلم هوای کربلا دارد. زیارت کربلاهم ارزوی است. اما بهتر است بگویم هوای کربلایی شدن دارد. دیگر حس و حالم از این همه شعار های زیبای یا لیتنا کنت معکم خسته شده. دلم میخواد تا صبح دم سر بر سجده زنم. دلم میخواهد نگاهی به رخسار موافقان و مخالفان نیاندازم و فقط به خدا بنگرم. یعنی می شود خدا را دید. یعنی میشود هر جا هر حرف هر کاری فقط و فقط برای خدا باشد.

انچه که همیشه دلم را از تمامی قیود خارج میکند، سختی و مشقت و مشکلات فراوان نیست. آنچه که مرا خسته می کند و دلم را فشار می آورد، غصه ی خلق خدا نیست. آنچه که همیشه مرا به گریه می اندازد تنهایی اسلام است. تنهایی انقلاب است. کجایند مردان بی ادعا که آرمشون جای آرمانشان را نگرفته. کجاست عباس ورامینی که بره بالای سکو به جمع بگه بچه اگر اسلحه ندارید امشب برای شب عملیات، اصلا عیبی ندارد، با سر بزنید به تانک دشمن، کجاست احمد کاظمی ها  و بچه های قرارگاه نوح، کجاست سید هورها، کجاست سید کاظم و بچه های مظلوم سومار، دلم میخواهد دق کنم از این همه تنهایی.

راست است ماها به قول دوستی هول و عجولیم، راست است ماها هی زمان برایم دیر میگذرد، آخر نمیتوانیم زمان بگذردو ببینم لحظه ای گذشت و جوابی نداشتیم، درست ترین جمله اینه ماها عجول نیستم، زمان خیلی کند میگذرد. ماها خیلی جلوییم چون اسلام برای همه چیز ها و همه اعصار برنامه دارد و راه مشخص است. بگذارید جور دیگر بگویم :

فرض کنید در میدان مسابقه ایم. مسیر صاف و تازه روکش شده و براق و آماده، ماشین هم دست یک راننده ی ای است که نقشه خوانی همچون نقشه خوانی گفتمان انقلاب را دارد، دیگر اینجا میگذارید همچون لاکپشت حرکت کنید یا اینکه با سرعت به سمت خط پایان میروید و با دقت به مسیر خوانی ادامه میدهید.

حقیقتاً عجول بودن شاید به هزاران تعبیر گماشته شود. اما بیتوته ی ما سایه ی درخت اسلام است. جای دیگری که نمی شود نشست.

بزارید یک چیز دیگر هم بگویم.

تا زمانی که پرچم اسلام را تحویل صاحب اصلی اش ندهیم نباید به خودمان راحتی بدهیم، اگر غذایی میخوریم، اگر راهی میرویم. اگر نگاهی میکنیم، اگر متنی را می نویسم و می خونیم وهزارتا اگر دیگر باید برای این باشد که به سمت آن هدف حرکت کنیم. ان موقع اگر صاحب اصلی اسلام و انقلاب اسلامی اجازه داد،که فکر این را هم نکنیم،که بتوانیم با اجازه هم استراحت کنیم.چون م اهل کوفه نیستیم. بزارید اینم بگم اصلا دنیا دار تلاش و جهد باید تلاش کنیم، نمیتونیم بشینیم. نمی تونیم سکوت کنیم و خستگی بدر بریم . نمی تونیم بگیم خوب اینقدر ادم اونها انجام بدن، نمی تونیم بگیم باشه اینها رو باید یکی برداره نه همه انسان ها، اصلا چنین چیزی تعبیر ندارد و صحیح نیست.

ما باید یاد بگیرم که تا انقلاب اسلامی و اسلام در این دنیا است. سربازیم و وظیفه ی سرباز تلاش و پاسداری است.

پس محلی برای استراحت نیز جز قیامت نیست و این دنیا حتی اگر زیر فشار کار و تلاش له شدیم هم باید تلاش و جهد را پیگیر باشیم حتی اگر همه عالم ماقبل ما یا به نفع ما به پاخیزند و بگویند شما کندید و عجولید. تنها مقایسه عمل ما سنت، قرآن و به تبع آن بیانات و گفتمان انقلاب اسلامی و موضع گیری های ولی امر مسلمین جهان، ولایت مطلقه ی فقیه و نائب امام مهدی باید باشد. ولاغیر

(در فراق نامه برای توجه گاهی غلط مینویسم)

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>