ترکیه، خانه امن تروریست‌ها؛

جمهوری ترکیه که پس از تجزیه‌ی عثمانی قدرت خود را در منطقه تثبیت نمود، یکی از کشورهایی است که در کنار تعداد بسیار زیادی مسلمان و قدمت تاریخی در این دین، حکومت لائیک را برای اداره‌ی کشور انتخاب نموده است. حضور این کشور در شاهراه حیاتی اوراسیا، گستردگی جغرافیای سیاسی و نیز نقش‌آفرینی در معادلات غرب آسیا به‌ویژه در عثمانی قبل از فروپاشی، نقش بسزایی در شکل‌گیری امنیت پایدار در منطقه دارد.

نقشی که در چند سال اخیر توسط بعضی از سران ترکیه به حاشیه رفته و این کشور جولانگاه تروریست‌های مختلف از سراسر جهان برای تشکیل خلافت بزرگ اسلام آمریکایی گردیده است. لذا در این نوشتار به بررسی چرایی حمایت ترکیه از تروریست‌ها و نیز مقابله نکردن این کشور با داعش می‌پردازیم.

رابطه‌ی عمیق میان حزب عدالت و توسعه با جریان اخوانی ترکیه و کشورهای حوزه‌ی شامات، رابطه‌ی بسیار نزدیکی است. حزبی که در این کشور بارها از سوی مخالفان، به برپایی اسلام‌گرایی (البته از نوع آمریکایی) و حمایت از رفتارهای خشونت‌آمیز متهم شده است.

بر همین اساس حساسیت موجود در جامعه ترکیه سبب گردید تا رهبر این حزب، اردوغان با شعارهای اقتصادی رأی لازم جهت پست نخست‌وزیری و سپس ریاست جمهوری را کسب نماید. رشد ۷ برابری توریست، پرداخت بدهی‌های مالی به بانک جهانی، مبارزه با فساد مالی گسترده در ترکیه و… بخشی از اصلاحات اردوغان برای حفظ قدرت در کشور خود بوده است.  بر همین اساس پس از رشد چشم گیر اقتصاد ترکیه، اردوغان زنده کردن امپراتوری عثمانی را در ذهن خود پروراند.

در همین راستا، اردوغان با حمایت گسترده از اخوانی‌های مخالف دولت مردمی و قانونی سوریه کار را به‌جایی رساند که نماز خواندن در مسجد اموی دمشق را برای خویش آرزو نماید. درواقع از آغاز وقایع تأسف بار سوریه، ترکیه مرز گسترده، مشترک و جنوبی خود با سوریه را در اختیار عناصر تروریستی گروه‌های مختلف معارض سوری قرارداد تا ضمن راحتی در نقل‌وانتقال تجهیزات و نیروی انسانی، عقبه‌ی نظامی و امنیتی لازم را جهت سرنگونی دولت مردمی سوریه ایجاد نماید.

لذا این اقدام آن‌چنان برای ترکیه خوش‌آیند بود که این کشور ضمن دفاع از موضع‌گیری گروه‌های تروریستی، بررسی راهکار حمایتی کلان در مسئله‌ی سوریه را در دستور کار خود قرار داده بود.

پیش‌بینی حمله‌ی نظامی به سوریه که با افشای صوت جلسه‌ی سران ترکیه به جنجال بین‌المللی تبدیل شد، بخشی از راهکارهای حمایتی ای است که نظام لائیک ترکیه و حزب حاکم آن برنامه‌ریزی نموده بود. اما آنچه که ترکیه در این درگیری‌ها می‌توانست کسب نماید به شرح ذیل می‌باشد:

الف) قدرت گیری و افزایش توان بازیگری در منطقه: شکست هیمنه ی ترکیه پس از حضور نظامی آمریکا در منطقه و نیز افزایش عمق راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران در همسایگان این کشور، رفتار خصمانه‌ی سیاسی حزب عدالت و توسعه را نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی برانگیخت. رفتارهایی که پس از خروج آمریکا، فرصت مناسبی بود تا بتواند احیای قدرت عثمانی گرایی اخوانی‌های ترکیه را افزایش دهد.

بر همین اساس ترکیه، خالی دیدن منطقه از بازیگران فرا منطقه ای را نقطه‌ی عطفی دانست تا بتواند به قدرتی تبدیل شود که علاوه برجذب بازار اقتصادی بزرگ غرب آسیا و کشورهای همسایه، نقش راهبردی در مسائل اصلی داشته باشد.

ب) صهیونیسم، دوست همیشگی: ارتباط رژیم جعلی،  خشونت‌طلب و ددمنش صهیونیستی با ترکیه، یکی از قدیمی‌ترین روابط سیاسی و دیپلماتی میان این رژیم غاصب با یک کشور بزرگ منطقه ای است. صهیونیست‌ها این کشور را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین کشورهای قدرتمند منطقه، در نظر خود می‌پندارد و برای همین ترکیه را پایگاه اساسی خود می دانند.

بر همین اساس حمایت از ترکیه در مجامع مختلف توسط صهیونیست‌ها که گهگاه با مخالفت دولت ترکیه و یا موضع‌گیری دیپلماتیک در برابر هم مواجه می‌گردید، همه و همه برای نابودسازی دشمن مشترک و قدرتمندی به نام انقلاب اسلامی ایران واجب و قابل اهمیت بوده است. دشمنی که منافع بسیار مهم آنان را در منطقه از بین برده و دفاع از مظلوم را در دستور کار خود قرار داده است.

ج) کردستان و کنترل بر اوضاع امنیتی: هویت کردستان ترکیه و عراق موقعیتی بوده است که ترکیه می‌توانست به‌وسیله‌ی آن ضمن حفظ یکپارچگی کشور خود، کمربند امنیتی و سیاسی خود را در منطقه باثبات سازد.

بر همین اساس پس از به قدرت رسیدن جریان شیعیِ عراق، اخوانی‌های ترکیه فرصت را برای خود ناامن دانسته و برای آن نقشه‌های فراوانی کشیدند. بر همین اساس حضور در بحران امنیتی منطقه می‌توانست وابستگی بسیار زیادی را توسط این کشور در حمایت از کردها و اقلیت‌های قومی و دینی ایجاد نماید، تا بتواند در فرصت‌های مختلف به‌عنوان یک ابزار قدرتمند و اهرم فشار، استفاده نماید. ابزاری که با داشتن مناطق تحت نفوذ خود، بحران‌های هویتی، امنیتی و ساختاری مختلفی را به وجود آورد.

اما حضور بیش از چند هزار تروریست شهروند ترکیه در میان گروه‌های تکفیری فعال در عراق و شام به‌ویژه داعش و جبه النصره، در اختیار قرار دادن خاک خود برای مهاجرت تروریست‌های ملیت‌های مختلف جهت حضور در گروه‌های تروریستی، تنها دلایل عدم حضور ترکیه در ائتلاف علیه داعش نیست.

کشوری که عضو رسمی پیمان ناتو است و از طرح این سازمان حمایت نکرده است، که این حرکت دلیلی جز حفظ منافع سودجویانه و ضد بشری خود در این منطقه و انجام بازی‌های مختلف ندارد، تا بتواند در خاورمیانه‌ی جدید نقش‌آفرینی داشته باشد. توهمی که در عثمانی سازی ترکیه به‌ویژه در افکار حزب عدالت و توسعه به‌عینه قابل ارزیابی است.

 بر همین اساس این اقدام ترکیه و عدم الحاق او به ائتلاف علیه داعش، مورد استقبال سرکرده‌های تروریستی داعش قرار گرفت و پذیرفته شد تا این گروهک، ضمن احترام به منافع ترکیه، گروگان‌های تبعه‌ی این کشور را آزاد نماید. اقدامی که می‌تواند به افزایش روحیه‌ی خودمحوری رجب طیب اردوغان در بلندمدت منجر شود. لذا اقدام انتحاریِ سیاسی ترکیه در این موضوع می‌تواند حوادث خطرناکی را برای آینده‌ی این کشور در وقایع نزدیک به ارمغان آورد.

منتشر شده در:

گروه مطالعات راهبردی سراج بلیغ

پایگاه فرهنگ انقلاب اسلامی

برچسب‌ها:

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>