دست حاج قاسم چگونه پر شد؟

شاید مهم ترین جمله ای که سردار سلیمانی در همدان گفت، حریف طلبی آمریکا در قبال نیروی قدس سپاه بود. ایشان با اشاره به این که نیازی نیست نیروهای مسلح ایران درگیر شما شوند از نیروی قدس سپاه برای کفایت مبارزه با آمریکا سخن گفت. شاید برای کسانی که نیروی قدس را نشناسند جای سوال دارد که نیروی قدس یک نیروی مشترک از خدمات مختلف نیروهای مسلح اعم از هوایی، دریایی، زمینی و پدافند و حتی سایبری چگونه می تواند در برابر یگان های نیروهای ششگانه ارتش آمریکا ایستادگی کند؟ آیا توان نیروی قدس در بعد هوایی به تنهایی و بدون پشتیبانی نیروی هوایی ارتش و هوافضای سپاه قادر به مقابله با آمریکا هست؟ آیا یگان دریایی نیروی قدس توان نبرد دریایی مستقیم با جدید ترین ناوهای آمریکایی را دارند یا خیر؟ در جواب دو احتمال وجود دارد. یا آن که سردار سلیمانی با یک حرف شعاری تنها خواست از کنار حرف های ترامپ عبور کند؟ یا حرف هایش به معنای واقعی عملی است. ارجاعاتی که سردار سلیمانی به ترامپ داد و از او خواست تا از فرماندهان نظامی اش بپرسند نشان می دهد سردار سلیمانی با دست پر در برابر آمریکا خواهد ایستاد. اما سوال این جاست این دست چگونه پر شد!؟
یک: مهم ترین دستاورد نیروی قدس سپاه در ساخت قدرت و توان بازدارندگی برای کشورمان، حمایت از نهضت های آزادی بخش و نهادهای دفاعی در فرامرزهاست که از آن به عنوان نیروهای محور مقاومت یاد می شود. نیروهایی که با توان بالا و پشتیبانی لجستیکی محدود پاشنه آشیل آمریکا در منطقه را هدف قرار دادند. به طور مثال در سخنان فرمانده نیروی قدس سپاه به درخواست رسمی فرمانده آمریکایی در عراق اشاره شده که از ایران خواست تا واسطه میان مجاهدان عراقی برای کاهش حملات به ارتش آمریکا شوند. به عبارت دیگر بیش از صد لشکر و تیپ عملیاتی با عنوان حشدالشعبی در عراق، حزب ا… لبنان با ده ها کلاس موشک کوتاه برد و میان برد و از همه مهم تر توان نبرد در زمین های اشغالی صهیونیستی، ده ها گروه مبارز در غزه و امکان تسلیح لحظه ای نیروهای حامی و سمپات های مقاومت در کرانه باختری، وجود نیروهای مدافع حرم همچون فاطمیون، زینبیون، تیپ حضرت سلمان و قدس شریف، تیپ عملیاتی امام باقر و دفاع وطنی سوریه، دفاع مردمی سوریه، یگان های عملیاتی نهضت های آزادی بخش در چندین کشور متخاصم منطقه ای که تا به امروز از آن ها استفاده نظامی نشده و در صورت لزوم برگ برنده جریان مقاومت خواهد بود و از همه مهم تر تسلیح و همکاری و استفاده از ظرفیت چند میلیونی انصار ا… در یمن؛ نیرویی که بدون امکانات توانسته در سه سال گذشته بلای جان عربستان و امارات متحده عربی باشد، می تواند هر جریانی را در منطقه غرب آسیا به چالش جدی بکشاند. چه برسد به نیروی نظامی آمریکا که در افغانستان در برابر طالبان نتوانست مقاومت کند و تلفاتی فراوان داد و حالا بعد از یک دهه از جنگ بخش های مهمی از خاک افغانستان در اختیار مخالفان دولت مرکزی این کشور قرار دارد. این حجم از درگیری صرفا یک جنگ جهانی تمام عیار است که به طور حتم تهران برای پایان آن تصمیم می گیرد و آمریکایی ها می دانند با این وضعیت اقتصاد درونی و مشکلات مختلف اجتماعی درگیر شدن در یک جنگ جهانی به معنای نابودی ابرقدرت و هژمونی آن ها برای همیشه است.
دو: دیگر ظرفیت مهم سردار سلیمانی استفاده از سیستم اطلاعاتی و امنیتی فعال و آشنا به منطقه است. هرچند سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ( سیا) در چند دهه اخیر در منطقه فعال بوده اما در پرونده سوریه نشان داد، قدرت تصمیم گیری صحیح و تقابلی با نیروی قدس سپاه را ندارد. تمام طرح های براندازی سیا و سرویس های اطلاعاتی چند کشور اروپایی برای اشغال دمشق، تجزیه سوریه، حضور دولت در تبعید و… با طرح ریزی ضد اطلاعاتی نیروهای قدس سپاه ناکام ماند. مقابله با طرح پرواز ممنوع در شرق با آزاد سازی البوکمال، مقابله با طرح سه لایه محاصره القنیطره با عملیات درعا، مقابله با طرح تجزیه سوریه با آزاد سازی حلب، مقابله با طرح اشغال دمشق با ترسیم نوار امنیتی این شهر و ده ها طرح دیگر نشان از بلوغ و بومی بودن نیروی امنیتی – اطلاعاتی سردار سلیمانی در منطقه است. موضوعی که برای آمریکایی ها هزینه بردار بوده و واشنگتن می داند در برابر چنین نیرویی نمی تواند به راحتی دست به هر اقدامی بزند. این دو ظرفیت مهم که حالا دستان فرمانده نیروی قدس سپاه را پر کرده، با اخلاص و تلاش مجدانه و مجاهدت برای خدا به دست آمده است. تلاشی که برای به دست آوردنش نیروی قدس سپاه صدها شهید را فدای امنیت شهروندان ایرانی در خارج از مرزهای جغرافیایی کرد. حالا دستان سردار سلیمانی پر تر از گذشته است. دستانی که با اقتدار روی تریبون به سمت دشمن آمریکایی نشانه گرفته شده است.باور پذیر باید باشد وقتی سردار سلیمانی طرف مقابل را به یک چالش جدی دعوت می کند. ده ها میلیارد دلار سرمایه زیرساختی و نظامی آمریکا و دو مرکز مهم فرماندهی آنان در غرب آسیا قرار دارد. مراکزی که هر یک با صرف صد ها میلیارد دلار امکانات و ساعت ها مذاکره سیاسی تاسیس شده و در صورت هدف قرار گرفتن هر یک می تواند خسارتی به مراتب سنگین تر از جنگ جهانی دوم به واشنگتن وارد سازد. آمریکایی ها خوب می دانند فقط حشدالشعبی در عراق اگر بخواهد بلای جان آن ها باشد چه اقداماتی را می تواند انجام دهد. یا در صورت اعلام جنگ میان ایران و آمریکا و تسلیح یگان های انصار ا… به تسلیحات مدرن موشکی و پهپادی در باب المندب، انرژی جهان در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت. یا آن که به جای بادکنک های حامل مواد آتش زا، پهپادهای انتحاری در اختیار مجاهدان فلسطینی در نوار غزه قرار گیرد. یا مراکز آمونیاک و هسته ای اسرائیل زیر موشک های حزب ا… نابود شوند. به نظر نمی رسد آمریکایی ها برای چنین جنگی آماده باشند. این جاست که می توان فهمید چرا جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با آمریکا در خارج از مرزهای خود سرمایه گذاری کرده و چه سودی از این سرمایه گذاری برای حفظ امنیت اش به دست آورده است.

منتشر شده در روزنامه خراسان به تاریخ چهارشنبه 10 / 5/97

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>