مدیریت سیاسی رهبری در برابر جریان استعماری

در سال‌های قبل از انقلاب شعارها و جریانات انقلابی زمزمه ای را در نسل‌های جوان و بدنه جامعه ایجاد نموده بود؛ شعارهایی همچون آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی ویا نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی. برای خیلی از افراد به ظاهر تحصیل کرده وشرق زده و یا غرب زده نامأنوس و بسیار پیچیده بود . آنان در اذهان خود عدم وابستگی کشوری که سال‌ها میان ابرقدرت‌های غربی همچون آمریکا و انگلیس دست به دست شده بود را نمی‌توانستند بپذیرند و برای درک آن متوسل به تمامی راه‌ها و حتی خیانت‌هایی همچون طرح ریزی کودتای سیاه نفاق، همکاری در جاسوسی برای شوروی و اسرائیل و… می‌شدند راه‌هایی که با تدبیر و بصیرت رهبر و بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و همیاری مردم خنثی شده است . مشکلاتی که هرچند برای خیلی از نظام‌های دنیا و انقلاب‌های نوپا در منطقه و حتی در تاریخ سبب فروپاشی و نابودی گردید اما تدابیر و آینده نگری کلان امام راحل توانسته بود این مشکلات را حل کند .

پس از رحلت جانسوز این رهبر بزرگ، لوای خلافت و ولایت بر فرد صالح و اعلمی افتاد که شایسته‌ترین فرد به این جایگاه و مقام بود و حتی مخالفین و معاندین نیز در تایید آن کتاب‌ها و مقالات متعددی نوشتند. در سال‌های پس از رحلت امام خمینی، خلف صالح ایشان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،سکان‌داری کشتی را بر عهده گرفت که هدف آن را در سال‌های قبل، امام راحل با بررسی تمام جوانب،پایگذاری کرد؛ ولی طوفان حوادث پس از امام، مشکلاتی را سر پای این نظام نوپا گذاشت که بررسی آن و دقت در  چگونگی حل این حوادث، شکر گزاری  در درگاه خداوند منان را بر انسان واجب می‌نماید؛ شکر گزاری که از اقدامات دلسوزانه و مدبرانه حضرت آیت الله خامنه اینشئتمی‌گیرد .

شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی ایران تنها یک شعار و اعلام بی طرفی در نزاع دو جریان به ظاهر ابر قدرت نبود بلکه نفی ظالم بودن و مظلوم بودن. قرآن کریم این نکته را این چنین بیان می‌دارد :« لا تَظلِمونَ وَلا تُظلَمونَ » ( بقره :279). این آیه هدف و غایت اصلی نظام اسلامی و انقلاب مردمی است که شعار نه شرقی و نه غربی سر می‌دادند شعاری که حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ 4 بهمن 69 در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم می‌فرمایند : «آن روزی که شرق و غرب هنوز با هم آشتی نکرده بودند و در دنیا شرق و غربی وجود داشت، شعار انقلاب ما «نه شرقی و نه غربی» بود؛ یعنی نفی هر دو و مخالفت با هر دو. این، معنایش بی‌طرفی نیست. ما هرگز به نفع چپ، با راست دشمنی پیدا نمی‌کردیم؛ به نفع راست هم با چپ دشمنی پیدا نمی‌کردیم. »

در این بیان آشکارا هدف این شعار را تبیین می‌نماید و مخالفت با استکبار را مشخص می‌کند . مخالفتی که برای دشمن و استعمار گر هیچ گاه خوشایند نبود . آنان با تمام قدرت خود و به وسیله ابزار های رسانه ای و تبلیغاتی در حال القای باوری در اذعان عمومی هستند که معنای حقیقی ترس از ابرقدرت‌ها دانست .القای تفکری که شاید در وهله اول باور پذیر نباشد ولی درون نظام را به سستی کشاند .رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌فرماید : « اوّلین همّت آن‌ها مأیوس کردن ملت ایران است. من به همه ملت ایران و به شما مردم عزیز ورامین عرض می‌کنم، هر کس ملت را با رفتار و کردار خود به سمت ناامیدی بکشاند، به دشمن کمک کرده است؛ هر کس می‌خواهد باشد. برخلاف آنچه دشمن تبلیغ می‌کند، نیروی او یک نیروی غیر قابل علاج و مقاوم نیست. آن‌ها این‌طور تبلیغ می‌کنند که نیروی امریکا نیرویی است که در مقابل آن نمی‌شود مقاومت کرد؛ دلیلشان هم این است که افغانستان نتوانست مقاومت کند، عراق هم نتوانست. نمی‌گویند در کجا چه کسانی خیانت کردند…..من به ملت ایران بهطور صریح و آشکار عرض می‌کنم: نه آن ارعاب و تهدیدها درست است، نه آن مأیوس کردن‌ها – هر دو غلط است – اما این که نیروی دشمن را غیرقابل مقاومت نشان دهند، حرف بسیار غلط و بی‌ربطی است. اگر امریکایی‌ها می‌توانستند نظام جمهوری اسلامی را از بین ببرند، حتّی یک روز هم معطّل نمی‌شدند. » ( پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای 22 /3/92)

جریاناتی که هر از گاهی با بیان‌های مختلف و نوشته های متفاوت ورود به عرصه ای می‌نمایند و قلم فرسایی می‌کنند؛ آنان برای فتح کردن دژهای مستحکم نظام اسلامی، هدفی را برای خود ملزوم کردند که با فروریختن آن حس مقاومت نیز فروریزد .حسی که تمامی اهداف استعماری آنان را نقش بر آب کرد . استعمار پس از درس‌هایی که از نظام اسلامی گرفته است این بار با روش‌هایی ورود کرده است که شاید شناخت عرصه کمی دشوار شود، روش‌هایی که حضرت آیت الله خامنه ای به این شرح مطرح می‌نماید :

الف ) تغییر ذهن مردم از طریق مختلف :

  1. القای ابر قدرتی آمریکا و عدم قدرت نمایی ایران در مقابل او ( القای ظلم پذیری  و بیان سازش برای دفع شر)
  2. ترفند های استکبار برای ورود ایران به مسائل مورد نظرش و فریب خوردن در پروژه های هزینه ور همچون دام افکنی برای ورود ایران به جنگ خلیج فارس و…
  3. تبلیغات مسوم و گسترده علیه نظام و افراد مسئول ایران اسلامی با القای شبهات، فتنه افکنی و تهمت زدن

ب) تلاش برای به عجز کشاندن جمهوری اسلامی ایران

  1. بیان تحریم‌ها
  2. وابسته سازی اقتصاد
  3. القای تفکر مصرف گرایی و تجمل گرایی
  4. ایجاد اشراف گرایی در میان مسئولین
  5. سیاست فشار و تطمیع ( ایشان در این زمینه بیان می‌دارند : «از یک طرف، فشار سیاسی و اقتصادی و علمی و تبلیغاتی وارد می‌آورند و هر طور که بتوانند، بدگویی و جوسازی می‌کنند، و از طرف دیگر، وقتی به نظرشان رسید که حالا دیگر آن دولت خسته شده است، برای ارتباط گرفتن، چراغ سبز نشان می‌دهند و می‌گویند ما حاضریم با شما مذاکره و کار کنیم! معمولاً دولت‌هایی که مسئولین آن، دچار ضعف باشند، در چنین موقعی، پاها و زانوهایشان می‌لرزد. بنابراین، از یک طرف، فشار فراوان وارد می‌آورند و از طرف دیگر هم، چهره باز و آغوش گشاده نشان می‌دهند! » پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله خامنه ای 9/8/1375)

حال با شناخت روش‌ها و تاکتیک‌هایی که نظام استکباری به سرکردگی آمریکا در سال‌هایاخیر دنبال می‌کندمی‌توان به نکاتی توجه نمود که با تدابیر رهبر انقلاب حل گردید، نکاتی همچون آگاه سازی مستقیم مردم به وسیله خطبه‌ها، سخنرانی، استفاده از پتانسیل بسیج مردمی و حفظ انسجام درونی کشور، آینده نگری و بیان هشدار های لازم در زمینه اقدامات جریانات استکباری همچون، روش‌های مبارزه با تحریم ( اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف، خودکفایی و…)، عدم ورود جمهوری اسلامی ایران به حیله های غرب و استعمار نوین ( ورود به جنگ اول خلیج فارس، افغانستان، جنگ دوم خلیج فارس و…) اشاره نمود . روش‌هایی که تنها دلیل حیات و حفاظت از نظام را سبب گردیده است . به بیان بهتر باید گفت اگر حیات ظلم ناپذیری و مظلومیت واقع نشدنی در جمهوری اسلامی ایران پس از سی و پنج سال، به چشم می‌خورد مرحوم تلاش‌های خستگی ناپذیری فردی مدبری است که تمام عمر خود را در این راه مصروف نمود که حتی دیگران را در فرای این مرزها وادار به اعتراف در این زمینه نمود که در ذیلنمونه‌هایی از این اعترافات بیان می‌گردد :

  1. خاویر پرزدکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل متحد

در دیداری که این دبیرکل پس از وقوع جنگ ایران و عراق و رایزنی‌های خود در این زمینه از ایران داشت به دیدار رهبر معظم انقلاب که در آن زمان رئیس جمهور بود، می‌روند و پس از جلسه به علی محمد بشارتی وزیر وقت کشور می‌گوید : « رئیس جمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ‌التحصیل شده است ؟ من از چند دانشگاه معتبر دنیا مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و بیش از سی سال است که کار سیاسی می‌کنم و اکنون ده سال است دبیر کل سازمان ملل هستم در این مدت، کمتر شخصیت سیاسی و رئیس جمهوری است که وی را ندیده و با او گفتگو نکرده باشم، ولی تا کنون شخصیتی سیاستمدارتر و هوشمند تر از رئیس جمهور شما ندیده‌ام » ( آب، آئینه، آفتاب : 75)

  1. کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد

کوفی عنان دبیر کل وقت سازمان ملل در بازدیدی که از ایران داشتند و در بازگشت از ایران به هنگام ترک از کشور در فرودگاه مهرآباد بیان داشتند : من شخصیت‌های مختلفی از جمله ژاک شیراک، گورباجوف و هاموت کهل دیدار داشتم که تحتتأثیرآن‌ها قرار گرفته‌ام، ولی در ملاقات با ایشان [ حضرت آیت الله خامنه ای ] احساس کردم هنوز کسی را مثل ایشان ندیده‌ام . شخصیت معنوی ایشان خیلی مرا گرفت و تحتتأثیر قرار داد . پیش خود فکر کردم چرا شخصیتی مثل من باید دبیر کل سازمان ملل متحد باشد . پس از این دیدار همه شخصیت‌هایی که مرا جذب کرده بودند، همه را به فراموشی سپردم. ( هفته نامه یا لثارات الحسین، ش 165 : 2)

  1. پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه

پوتین رئیس جمهور کشور پهناور روسیه که خود را یکی از ابر قدرت‌های جهان بر می‌شمرد، در بازدید که برای نخستین بار پس از سی سال به عنوان اولین رئیس جمهور روسیه از ایران داشت. دیداری را با رهبر انقلاب در تهران دربرنامه های خود داشته است . دیداری که پس از بازگشت برای او حاشیه ساز گردید. او پس از دیدار و برگشت به کشور خود،مواجهه با سؤالی از سوی خبرنگاریمی‌شود. خبرنگاردرسؤالی از وی در بارهی رهبری ایران می‌پرسند و وی در پاسخ به این سؤالمی‌گوید : « من مسیح را ندیده‌ام، اما تعاریف او را از انجیل شنیده‌ام و خوانده‌ام، من مسیح را در رهبری ایران دیدم . » (امتداد امام : 78 )

  1. بنی صدر اولین رئیس جمهور کشور و تنها رئیس جمهور مخلوع ایران

ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور کشور که به حکم مجلس و با تایید امام راحل از مقام خود عزل شده بود، با همکاری سازمان جنایت کار منافقین از کشور خارج شد . او در گفتگو با ویژه نامه آبزرور بیان می‌کند : « اگر ایشان [ امام خمینی ره ] زنده بود، صدها بار به آقای خامنه ای احسنت می‌گفت. دلیل این تحسین این است که آقای خامنه ای به خوبی توانسته نظامی که آقای خمینی ایجاد کرد را حفظ کند . » ( امتداد امام : 79)

این‌ها گوشه ای از اعترافات افرادی است که هیچ سمت رسمی در جمهوری اسلامی ایران ندارند . آنان بر اساس واقعیت‌های موجود و برخلاف میل خود گهگاه اقراری نموده‌اند که می‌توانبرداشتی از عمق مدیریت راهبردی رهبر معظم انقلاب باشد . مدیریتی که ربع قرن تلاش و خدمت ایشان، سبب صیانت و حفاظت از نهال نوپایی نمود که فتنه‌هایی بزرگ را پیش رو گذارند؛فتنه‌هایی که باید دانست و توجه کرد هجم سنگی از انرژی هر جامعه ای را مصروف آن می‌نماید .

بر همین اساس می‌توان فهمید با بررسی سیره عملی و گفتار دقیق رهبر معظم انقلاب، نکاتی پیرامون شخصیت ایشان وجود دارد که شاید به جرئتمی‌شود بیان کرد، هیچ رهبری در دنیا نه قدرت و نه سیاست آن را در خود می‌بیند و نه به عرصه‌یظهور توانسته برساند.حضرت آیت الله خامنه ای، علاوه بر مهارت مدیریت بر رفتار های سیاسی و مقابله با واكنشگري استعمار، مدیریت بر قلب‌ها و نفوس افراد جامعه خود را دارد؛مدیریتی که در فتنه های سنگین نه دی‌ها را به وجود آورد و لبیکی بود بر تفکر و مدیریت کلان رهبری. مدیریتی که همیشه با اعتماد از سوی مردم همراه بود . و این اعتماد بر اساس تجربه های میدانی مردم و بصیرت افزایی خدام کشور و انقلاب ایجاد شده است .

نوشته شده در :

هفته نامه مثلث

گروه مطالعات راهبردی سراج بلیغ

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>