26 آبان هر سال یادآور شهری است که جوان آن مردانه ایستادند تا شهر اشغالشده خود را باز پس گیرند و نگذارند دژخیمهای بعثی در شهر جولان دهند. شهری که در سالهای جنگ به آن لقب عاشقان شهادت دادهشده است. سوسنگرد در قلب دشت آزادگان، در شرق بستان، شمال شرقی هویزه و غرب حمیدیه و پادگان حمیدیه استان خوزستان است. شهری که در ابتدای هجوم سراسری ارتش تا دندان مسلح بعثی اشغال شد و با تسلط به آن و گذر از آن توانست به جاده ی سوسنگرد – حمیدیه – اهواز دستاندازی کند و به سمت اهواز حمله نماید. در واقع سوسنگرد کلید دروازه ی غربی اهواز بود و گرفتن و اشغال آن سبب میشد تا وعده ی صدام حسین در تسخیر اهواز عملیاتی شود. وعده ای که فاصلهاش با اهواز ۶۵ کیلومتر بیشتر نبود.
اما فضا و جغرافیای سوسنگرد موضع دیگری است. موضوعی که با بارش اندک در سراسر جلگه ی مسطح خوزستان میتوانست باعث آب گرفتی که در آن شود و این سبب میشد تا ارتش زرهی و توپخانه ی مجهز غربی – شرقی عراق در گل خوزستان زمینگیر شود. در این بین سوسنگرد از ارتفاع نسبتاً خوبی برخوردار است و موجب شده تا در طول ۶۰ سال گذشته از هر سیلی در امان بماند.
بر این اساس در حمله ی ناجوانمردانه ی ارتش بعثی در سال ۱۳۵۹ سوسنگرد سقوط میکند. دلاور مردی گروهبان مهندسی قدرت الله بهاری در کنار دیگر همرزمانش در ارتش و سپاه شهر را از اشغال در میآورد اما با نا ملایمتی و عدم پشتیبانی بنیصدر دوباره شهر تا آستانه ی سقوط میرود. اما این بار با تدبیر و اصرار مقام معظم رهبری که در آن زمان نماینده امام در شورای عالی دفاع بود و همراهی شهید دکتر چمران دیگر هیچگاه پوتین ددمنشانه بعثی را حس نمیکند.
سوسنگرد در ابتدای جنگ با حمله ی لشگر ۹ زرهی عراق اشغال شد و فرماندهی عراقی که مشاهده کرد مقاومت سهروزهی مدافعان کارساز نیست، وارد شهر شد و با ادامه ی مسیر به سمت اهواز سعی نمود تا مرکز استان خوزستان را اشغال نماید. غافل از آنکه دلاور مرد مدافعی همچون شهید غیوری اصل مسئول واحد آموزش سپاه خوزستان و افسر قدیمی ارتش با ۶۰ نفر جلوی آنان را میگیرد و سبب میشود تا با کمترین سلاح لشگر زرهی به عقب برگردد و در شهر مستقر شود. در نهایت پس از مأیوس شدن صدامیان از اشغال آبادان فلش جنگ به سمت سوسنگرد میچرخد تا این شهر دوباره محوری برای فتح خوزستان شود. اما این بار دلاور مردی مقام معظم رهبری و نامه ی سرنوشت سازش به امیر قاسمی فرماندهی لشگر ۹۲ زرهی و همراهی شهید دکتر چمران مانع از دستدرازی ارتش بعثی میشود. در نامه ی حضرت آیتالله خامنه ای نکات بسیار مهمی وجود دارد که به این شرح است:
« شب دوشنبه 26/8/59 ساعت 1:10 سرکار سرهنگ قاسمی فرمانده لشکر 92 زرهی اهواز با سلام شنیدم تیمسار ظهیرنژاد به شما تلفن کردهاند که تیپ 2 فردا وارد عمل نشود مگر بنا به امر. منظورشان امر آقای رئیس جمهور است. من این عدول از تصمیم عصر را قابل توجیه نمیدانم. این به معنای تعطیل یا به ناکامی کشاندن عملیات فردا است. استعداد دشمن چنان است که آن دو گروهان پیاده یارای کار درستی در برابر آن ندارند و اگر تیپ وارد عمل نشود در حقیقت تک انجام نگرفته است. صبح اگر برای تصمیم نهایی بخواهیم منتظر آمدن تیمسار ظهیرنژاد بمانیم وقت خواهد گذشت. جوانان ما در سوسنگرد حداکثر تا صبح مقاومت خواهند کرد و صبح زود اگر ما قدری بار دشمن را سبک نکنیم همه نابود خواهند شد و شهر کاملاً سقوط خواهد کرد. خلاصه اینکه به نظر و تشخیص ما کار باید به همان روال که عصر صحبت شد پیش برود و تیپ آماده باشد که صبح وارد عمل شود در غیر این صورت مسئولیت سقوط سوسنگرد با هر کسی است که از این تصمیم عدول کرده است.» در ذیل این نامه شهید بزرگوار شهید دکتر چمران چندخطی را مقروم میدارند. جملاتی که هر یک از آن درسهای بزرگی است.:
« من رسماً اعلام جرم میکنم بهنام نماینده امام و نماینده شورای عالی دفاع از این همه اهمال و اتلاف وقت و به هدر رفتن خون جوانان شکایت دارم؛ چند روز است که فریاد میکشم تا بالاخره دیشب جوابی شنیده شد، امروز انتظار عمل داشتم، متأسفانه نشد، امروز صبح در حضور سرکار [اشاره به سرهنگ قاسمی] و سرهنگ شهبازی ایرادات و نظرات خود را گفتم، و شما فکر کردید و جواب دادید که فردا صبح زود انجام میشود و الان میبینم که میخواهند به تأخیر بیندازند و این یعنی مرگ 500 جوان و سقوط سوسنگرد و حمیدیه و اهواز و من در این صورت همه شما را در مقابل خدا و خلق مسئول میدانم. »
در همین راستا نباید نقش و اثرگذاری مقام معظم رهبری در این عملیات فراموش شود. عملیاتی که چه در ابتدای آن، چه در فراهم شدن امکانات و استعداد و چه در زمینهسازی برای اجرایی شدنش، زحمات فراوانی کشیدند و هدایت آن را نیز بر عهده داشتند. حضور روحانی جوانی که نماینده ی امام بود توانست موتور محرکی شود تا یگانهای آماده ی نبرد جانانه بایستند و نگذراند هیچگاه شهری که هدایت آزاد سازیاش با برنامهریزی حضرت آیتالله خامنه ای بود تا پایان جنگ اشغال شود. در واقع رهبری معظم انقلاب فرمان ولی امر خود را اطاعات کرد. پیام 25 آبان امام خمینی ره شور و شوقی در ایشان به وجود آورد تا هر طور شده است عملیات آزادسازی با همه ی موانع و کارشکنیهای بنیصدر اجرایی شود. امام در پیام خود اینچنین میفرماید: « بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود». در نهایت با حضور تیپ 2 و 3 لشگر 92 زرهی اهواز، گروه رزمی 148 لشگر 77 خراسان، گروه رزمی 37 زرهی شیراز، گروه جنگهای نامنظم شهید چمران به همراه نیروهای سپاه در ساعت شش و سی دقیقه ی صبح روز 26/8/1359 عملیات آفندی خود را شروع کرده و شهر سوسنگرد را آزاد نماید. در این عملیات 250 عراقی کشته، 500 عراقی زخمی و 45 نفر نیز اسیر گردیدند. تلفات تجهیزاتی عراق هم به این شرح بوده است
سرنگونی یک هواپیما و یک بالگرد، انهدام 40 دستگاه تانک و نفربر، 38 توپخانه و 100 خودرو و همچنین به غنیمت گیری 15 تانک، 10 نفربر، 18 توپخانه و 50 خودرو و مقدار فراوانی تجهیزات انفرادی و مخابراتی از عراق در این عملیات، دستاورد نیروهای عملکننده بود.
آنچه که باید به عنوان نتیجهگیری ارزیابی کرد، نقش و اهمیت آزادسازی سوسنگرد و تغییر جریان جنگ بود. تغییری که در لایههای میدانی جنگ قابل احساس بود و برخلاف تصور بنیصدر سبب پیروزیهای بعدی شد. همکاری نیروهای مردمی در کنار دلاور مردان ارتش معادلات از پیش تعیینشدهی صدام حسین را بر هم زد و مانه از فتح خوزستان گردید. اما برجستهترین چهره ای که در این نبرد قابلمشاهده است، شخص آیتالله خامنه ای به عنوان نماینده ی امام در شورای عالی دفاع است. شخصی که در هماهنگی نیروهای مردمی و ارتش حضوری فعالانه داشت و توانست سبب پیروزی سوسنگرد شود. بر این اساس سردار فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در این باره میگوید:
« ازجمله حقایقی که در عرصه حماسه آزادسازی سوسنگرد میدرخشد اما تاکنون مورد تبیین و شفافسازی قرار نگرفته است، نقش ارزنده و محوری مقام معظم رهبری است که کمتوجهی به آن طی سالیان پس از جنگ تحمیلی ما نشاندهنده مظلومیتی است که غالب رهبران راستین و شخصیتهای وارسته و تاریخساز این مرزوبوم با آن روبرو بودهاند.»
منتشر شده در :
همشهری ماه