سد مقابله با داعش در افغانستان شکست؟

امیر مسروری – رییس اندیشکده

بسیاری سمیع الحق، روحانی سرشناس دیوبندی پاکستان را چهره مرموز و رهبر معنوی طالبان در طول تشکیل خود تا به امروز می دانند. شخصی که با فتواهایش، جهادی هایِ طالبان را کنترل می کرد و به آن ها خط و رسم مبارزه را نشان می داد. سمیع الحق را بسیاری با چهره طالبان می شناسند اما او بیش از آن که یک روحانی و رهبر معنوی طالبان باشد، دشمن سرسخت وهابیت و تکفیر مذاهب اسلامی بود.

جدای از آن چه درباره حرکت وی در جهت منافع و برنامه های «ISI» سازمان اطلاعات نظامی پاکستان در افغانستان و نقشش در شعله ور ماندن درگیری ها در این کشور بیان می شود اما او هیچ گاه فتوایی علیه شیعه صادر نکرد و با کشتن شیعیان به شدت مخالفت می کرد. شاید این جملات را اگر یک «هزاره ای» بخواند، قطعا مخالفت خواهد کرد اما واقعیت این است که سمیع الحق از دیوبندی های حیاتی است و به شدت با تکفیر شیعه مخالفت می کند. در کشتار شیعیان در افغانستان بارها از سمیع الحق نقل شده که این کشتار توسط سپاه صحابه و سرویس یکی از کشورهای منطقه انجام شد تا با ایجاد شکاف میان گروه های مختلف، به گونه ای ایران را وارد پرونده افغانستان کند و پای ایران را به یک باتلاق بکشاند. در حالی که اندیشه های سمیع الحق مخالفت جدی با کشتار شیعیان و تکفیر آن ها داشت. حتی گمانه زنی هایی که منتشر شده نشان می دهد قتل سمیع الحق به خاطر مخالفت جدی او با تفکر داعش و وهابیت در افغانستان بود و بزرگ ترین سد «شکل گیری داعش» در افغانستان با ترور حذف شد.با مرگ و ترور سمیع الحق آینده افغانستان با چند سناریو مواجه است.

الف) حذف رقیب سرسخت داعش: سمیع الحق رقیب سرسخت داعش و تفکر وهابیت بود. او با هر نوع شکل گیری، قدرت گیری و رشد وهابیت در افغانستان مخالف بود و درگیری های اخیر میان گروه های طالبان با داعش در پهنه افغانستان به فتوا و هدایت او انجام می شد. حذف او فرصت مناسبی است تا گروه های بنیادگرا و تکفیری در افغانستان فرصت رشد پیدا کنند و در صورت تامین تجهیزات نظامی و لجستیکی و انتقال فرماندهان و رهبرانش از سوریه و عراق به افغانستان، شاهد یک داعش قدرتمند در شرق کشورمان باشیم. به عبارت دیگر حذف سمیع الحق آغاز رشد و شکل دهی به داعش و تولد دیگر این گروه تروریستی در منطقه ای استراتژیک و حیاتی است. منطقه ای که می تواند بر ایران، چین، روسیه، هند و پاکستان تاثیر بگذارد و با درگیر سازی آن ها، بحران سوریه را در این منطقه باز تولید کند.

ب) تنزل طالبان و کاهش نفوذ آن: طالبان همیشه بر مبارزه با آمریکا تاکید داشت و شاخه های مختلف این گروه حاضر نبودند بر سر افغانستان با آمریکایی ها مذاکره کنند. با بازگشت زلمای خلیل زاد به افغانستان، طرح صلح همه جانبه طالبان با دولت آمریکا مطرح شد. حتی این شایعه به توافقی در پس پرده کشیده و مطرح شد که چند وزارتخانه حیاتی آینده دولت افغانستان سهم طالبان است. باید اذعان داشت، ترور سمیع الحق به نوعی تضعیف طالبان در آینده افغانستان بود تا طالبان رهبری معنوی و اندیشه ای برای هدایت و انسجام بخشی داخلی نداشته باشد. به طوری که در اولین شکاف بر سر چگونگی تقسیم وزارتخانه یا قدرت در آینده افغانستان با اختلاف درونی مواجه شده و در نهایت سطح درگیری ها به ایجاد شاخه های مختلف طالبان منجر شود و نفوذ گسترده طالبان به نفوذ محلی و شهرستانی تنزل پیدا کند. به عبارت دیگر طالبان از یک بازیگر موثر به یک بازیگر درگیر تغییر کارکرد دهد و نقشش به طور چشمگیری کاهش پیدا کند.

ج) مخالف جدی تکفیر شیعه: شیعیان در افغانستان از جمعیت قابل ملاحظه ای برخوردار هستند. هرچند در اقلیت مذهبی قرار دارند اما به دلیل جایگاه سیاسی و تاریخی شان و همجواری با ایران، نقش مهمی در سرنوشت افغانستان برعهده دارند. سمیع الحق همیشه رویکرد متعادلی به شیعیان داشت و هیچ گاه فتوایی ضد شیعه برای تکفیر آن نداشت. به عبارت دیگر سمیع الحق ترمز گروه هایی همچون طالبان علیه شیعیان بود و با حذف او، تکفیر شیعه و بحران برای اقلیت های مذهبی در افغانستان بالا می گیرد. به طور حتم نبود رهبری در مرکزیت این گروه می تواند طالبان را به گروه های مختلف تقسیم کند که هر یک جذب اندیشه های متفاوتی شوند. یکی از خطرات موجود، حرکت طالبان به سمت گروه هایی است که شیعه را تکفیر و از شیعه به عنوان کافر حربی یاد می کنند.

ترور سمیع الحق، سناریوی محتمل از سوی گروه هایی است که با فعال شدن وهابیت در افغانستان نقش پر رنگ تری ایفا می کنند. به طور حتم عربستان و شخص بن سلمان از این ترور نفع خواهند برد و یکی از طرف های درگیر در ترور سمیع الحق هستند. حذف سمیع الحق ضمن آن که طالبان را با چالشی جدید روبه رو می کند به طور حتم، آینده افغانستان را نیز تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. با آمدن سفیر جدید آمریکا، سرعت حوادث در افغانستان رو به افزایش است. اگر داعش بخواهد افغانستان را به عنوان پایگاه بعدی خود در نظر بگیرد، مرگ سمیع الحق، فرصت مناسبی است تا این پایگاه هرچه زودتر تشکیل شود. باید منتظر ماند و دید فرزندان سمیع الحق می توانند جای پدر را پر کنند و سد مقابله با داعش را استوار نگه دارند یا گزینه رهبری بعدی طالبان شخصی است که اندیشه های سمیع الحق را کنار خواهد زد.

 

منتشر شده در : روزنامه خراسان سرمقاله 13/08/97

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>