سیاست مهار ایران

روزی که جان اف کندی پیشنهاد یک خط تلفن سرخ یا همان هات لاین را میان واشنگتن و مسکو داد، فکر نمی‌کرد، روزی همین خط سرخ موجب نفوذ و ادراک سازی در بدنه دولت شوروی شود. سرنوشتی که به دست پرژنف رقم خورد شاید در وهله اول جهان را از یک جنگ اتمی نجات داد اما موجب برقراری ارتباطات بیشتر دو دولت شد و اینکه سرانجام گورباچف، رئیس دولت شوروی به آمریکا مهاجرت کند!با درگیری‌های دریایی میان ایران و آمریکا در خلیج فارس، آمریکایی‌ها پیشنهاد یک خط سرخ دیگر را دادند تا شاید راحت‌تر به برقراری ارتباط میان آمریکا و ایران و بدون واسطه دست پیدا کنند. مسکوت ماندن این خط ارتباطی و نفی آن توسط وزیر دفاع در سال 90 موجب فروکش کردن تب ارتباط سران دو کشور شد. اما مسیر مذاکرات و تماس‌های مکرر مسئولان پرونده هسته‌ای با وزرای کشورهای 1+5 و در نهایت تماس‌ها و دیدارهای مستقیم ظریف و کری برخلاف موارد سابق و بدون واسطه با آمریکایی‌ها نشان داد می‌توان با ایرانی‌ها در یک میز هم نشست. این مسئله هرچند با تاکید رهبری صرفاً برای موضوع هسته‌ای بود اما زیاده خواهی و مطرح کردن موضوعات غیر هسته‌ای در طول مذاکرات و پاسخ‌های منفی طرف ایرانی به این مطرح شدن‌ها موجب شد تا آمریکایی‌ها دوباره سناریوی خط سرخ اما این بار با عنوان پوششی برای بررسی مسیر اجرایی شدن برجام را در دستور کار خود قرار دهند.پس از اتمام مذاکرات هسته‌ای و نهایت امر برجام، شاهد هستیم آمریکایی ها با عناوین مختلف اعم از تنش میان عربستان و ایران و حتی اخیراً دستگیری تفنگداران دریایی این کشور با طرف ایرانی تماس گرفتند و اعلام داشتند این تماس‌ها مفید و سازنده بود. مسئله‌ای که شاید در ظاهر اولیه از تنش‌های مختلف جلوگیری کرد اما می‌توان دو سناریو را در پس این تماس‌ها در نظر گرفت:
1. عادی سازی ارتباط و سطح دیپلماسی ایران پس از موضوع سفارت آمریکا در ایران و پروژه بازگشت آمریکا به ایران.
2. مهار سیاست‌های ایران در منطقه با قدرت دیپلماسی و محور تحریم‌ها.
آمریکایی ها با این دو سناریو بر آن هستند تا این‌طور به افکار جهان و داخل ایران ادراک سازی و القا کنند که «با گذشت سه دهه تنش میان این دو دولت، ایرانی‌ها مجبور به پذیرش ابر قدرتی و نظام بین‌المللی تک‌قطبی جهان شدند» هدفی که از ابتدای تولد جمهوری اسلامی ایران همراه با نفی هر نوع نظام دو قطبی یا تک‌قطبی جهان بود این بار بر آن است بر ایرانی‌ها تحمیل شود. باید دید در پس این سناریو و استمرار خط تماس سرخ میان تهران – واشنگتن، غربی‌ها چه سناریویی را پشت این تماس‌ها دنبال می‌کنند. با توجه به بیانات رهبری معظم انقلاب مبنی بر نفوذ و قصد آمریکایی‌ها در استمرار مسیر مذاکرات در مسئله غیر هسته‌ای، حداقل انتظار قطع آن توسط سیاست‌گذاران و تصمیم گیران کشوری است. همان‌طور که در سه دهه گذشته ایران توانسته بحران‌های مختلف را مدیریت کند یقیناً بدون این خط تلفن نیز قادر به مدیریت مسائل پیش رو خواهد بود البته باید دانست تمامی سیاست‌های آمریکا در منطقه بر خلاف سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران است و نمی‌توان تصور کرد این دو دولت در موضوعات منطقه‌ای به تفاهم و هم رایی برسند. از سویی باید در نظر گرفت جمهوری اسلامی ایران تا به امروز در اذهان عمومی جهان به‌عنوان یک کشور ضد استکباری چه در برابر شرق و چه در برابر غرب شناخته‌شده است و تغییر این ذهنیت می‌تواند خسارت‌های فراوانی به وجهه بین‌المللی ایران وارد سازد. باید دید این خط تلفن دفعه آتی به چه منظور و چگونه به صدا در می‌آید و این بار آیا باز مسائل غیرهسته‌ای است یا خیر یا اساساً مسئولان دیگر پاسخی به تماس‌های آمریکایی‌ها نخواهند داد؟

منتشر شده در :
روزنامه خراسان

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>