عید بود که ناگهان خبری در درون ایران پیچید، حمله نظامی عربستان سعودی به ملت یمن برای برگرداندن حکومت منصور عبدربه‌هادی؛ موضوعی که بناگاه افکار جهان را با شک مواجه ساخت و پیچیدگی خاصی در جهان اسلام به وجود آورد. به مناسبت هفته یمن باید چند نکته مورد توجه قرار گیرد که در این نوشتار بیان می‌شود.
1 ـ حمله شامگاه سعودی‌ها در پنج فروردین سال جاری در حالی رخ داد که سعودی‌ها مدعی بودند، عده ای بر حکومت یمن خروج کرده و با شورش توانستند کنترل پایتخت را به دست گیرند؛ موضوعی که هر آشنا به وقایع چند ماه اخیر یمن می‌داند از اساس دروغ است. در سال 2011 در حالی که بسیاری از مردم یمن همچون دیگر کشورهای عربی و مسلمان به خیابان آمدند تا به دیکتاتوری وابسته پایان دهند، با خدعه ای عربی ـ صهیونیستی مواجه شدند و دولت منصور عبد ربه‌هادی، معاون علی عبدالله صالح از سوی سعودی‌ها برای حکومت یمن منسوب شد. قرار بود تا این کشور پس از گذشت سه سال انتخابات به خود ببیند و مردم با حضور در پای صندوق‌های رأی، حکومت مورد نظر خود را بر صندلی مسئولیت بنشانند؛ اما بر خلاف انتظار، منصور‌هادی، هیچ علاقه ای به ترک پست انتصاب شده ریاست جمهوری یمن نداشت و سعودی‌ها نیز به او وعده چند ساله داده بودند.
یمنی‌ها هر روز شاهد فعالیت گروه‌های القاعده و داعش در این کشور بودند و اوضاع اقتصادی این کشور در حالی که در بهترین آبراه تجاری جهان قرار دارد، به شکل درد آوری رو به نابودی بود. در چنین شرایطی دوباره مردم وارد خیابان‌ها شدند؛ اما این بار سازماندهی تر و با برنامه تر توانستند پایتخت را در اختیار خود قرار گرفته و منصور‌هادی را از سمت منصوب خود عزل کنند. در چنین شرایطی وقتی سعودی‌ها متوجه وخامت حیات خلوت خود در یمن شدند، با بدترین شرایط و با تشکیل ائتلافی بدعت‌وار حمله ناجوانمردانه ای علیه ملت یمن آغاز کردند؛ موضوعی که همچون پاشنه آشیل این کشور ،موجب بهم ریختگی سیاسی ـ امنیتی در نظام حاکم عربستان سعودی شد.
2 ـ همانطور که اشاره شد، دولت سعودی با ائتلافی که بعدا مشخص شد، بعضی از کشورهای عضو آن نه تنها به دروغ در لیست همکاری نظامی درج شده بلکه اغلب آنان نیز صرفا یک اسم است تا مقبولیت اجتماعی به دولت سعودی در تجاوز به ملت یمن دهد. هر چند این مسأله در وهله ی نخست مورد توجه قرار گرفت، امروز شاهد هستیم سعودی‌ها با تغییر نام عملیات به دنبال جبران شکست و پوشاندن افتضاح جهانی این حمله به مناطق مسکونی و زیرساخت‌های یمن است. تا جایی که سعودی‌ها جز حمله به مناطق مسکونی، آب شیرین کن‌ها و مناطق تاریخی مهماتشان را بر سر هیچ مکانی دیگر نریخته و نمی ریزند. تا با این شرایط فشار خود را بر ملت یمن بیشتر وارد ساخته و ملت یمن را خسته کنند. به واقع باید گفت، سعودی بزرگترین اشتباه راهبردی که در حمله به یمن داشتند، راه اندازی بدعت جدید در حمله به یمن است؛ مسأله ای که می‌تواند در آینده دامن جهان اسلام را بگیرد. در همین راستا، سعودی‌ها هیچ گاه نخواستند در حمله نظامی به مناطق اشغالی فلسطین و آزاد سازی قدس شریف چنین ائتلافی تشکیل بدهند و بلعکس در حمله اخیر رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه حتی از تحرکات دیپلماتیک نیز کوتاهی و سستی کردند. حال چگونه مدافع آرمان‌های عربی و اسلامی شدند، خدا می‌داند؟!
3 ـ حمله سعودی‌ها به یمن موجب شد تا ملت یمن بفهمند دشمن اصلی داخلی و خارجی این کشور کیست و چرا چنین دشمنی دارد. در ابتدای امر کمیته‌های مردمی، انصار الله و ارتش پاسخی در خور مقابله به سعودی‌ها ندادند و صبر پیشه کردند؛ راهبردی که بیشترین دستاورد را برای ملت یمن داشت و موجب شد، همه احزاب و گروه‌های دلسوز ملت یمن در کنار هم قرار گیرند و بخش مهمی از خاک این کشور ـ که سال‌ها در اختیار القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی بود ـ آزاد شود. در کنار این ارتش یمن، کمیته‌های مردمی را به عنوان یار و همراه خود پیدا نمود و از آنها در بسیاری از موارد استفاده کرد؛ مسأله ای که مکمل هم شد و در عدن و مناطق دیگر به عین قابل مشاهده است. ابتدای این حمله آنچنان تبلیغاتی شد که همگان فکر می‌کردند یمن سقوط می‌کند؛ اما مقاومت ملت یمن نشان داد، نه تنها ملت یمن قدرتمند شدند، بلکه سعودی‌ها برای فرار از دام جنگ دست به دامن هر کشوری می‌شوند. تا جایی که بارها از رابط‌های مختلف پیام فرستادند که ایران میانجی‌گری کند و به اصطلاح خود مسأله یمن را فراموش کرده تا آنان حتی سوریه را به حال خود واگذارند و در اختیار ایران قرار دهند. رفتاری که به طور حتم ایران اسلامی با ایدئولوژی اش مخالف است و هیچ گاه بر سر منافع و مصالح یک کشور معامله نمی کند. سعودی‌ها دریافتند در جنگ اخیر انصار الله و کمیته‌های مردمی قوی تر شدند و حال چانه زنی با این گروه بسیار سخت است.
ابتدا انصار الله حتی موشک به سمت عربستان شلیک نکرد؛ اما بنا بر اخبار منتشره با شلیک چندین موشک دقیق همراه با کار اطلاعاتی مشخص فرمانده نیروی هوایی ارتش سعودی را به هلاکت رساندند؛ امری که به طور حتم ترس بر دل نظامیان سعودی انداخته و هر روز شاهد فرار بسیاری از نیروهای مسلح این کشور در مرز با یمن هستیم. در کنار این اگر همانطور که عبدالملک الحوثی رهبر انصار الله بیان داشته، فراخوان مردمی توسط کمیته‌های مردمی و انقلابیون یمن انجام شود، بسیجی گسترده و میلیونی از ملت یمن ایجاد خواهد شد که توان تصرف بسیاری از مناطق عربستان سعودی را دارد و سعودی‌ها نمی توانند در نبرد زمینی حریف ملت یمن شوند.
4 ـ همان ابتدای حمله نظامی به یمن سردار سرلشکر پاسدار دکتر محسن رضایی مسأله یمن را درست تشخیص داد و نامه ای دقیق به رهبر انصار الله نوشت. وی در این نامه به نکاتی اشاره نمود که بررسی آن می‌تواند بسیاری از وقایع اخیر را با نگاهی بهتر تحلیل کرد. دکتر رضایی در بخشی از این نامه مستندا به مسأله پوشالی بودن حمله سعودی‌ها به یمن اشاره می‌کند که حال همگان از هر قشری به این موضوع توجه پیدا کردند و اذعان دارند عربستان بی دلیل و بر اساس یک مسأله پوچ و غیر منطقی مردم یمن را به شهادت می‌رساند. ایشان در بخش دیگری از این نامه ـ که می‌توان گفت بزرگترین اقدام دیپلماسی در سطح کلان یک کشور است ـ کاری را رقم زد که موضوع مقابله با ایران هراسی است.
سردار رضایی به عنوان یکی از فرماندهان ارشد و نظامی کشور در نقش دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به درستی به عدم حضور عنصر نظامی ایران اشاره کرد و در همان ایام این بهانه بچگانه را از دستور کار سعودی‌ها و دستگاه تبلیغاتی غرب خارج ساخت. وی در بخش دیگری از نامه ی خود به فراگیر شدن حمایت‌های بین المللی ملت‌ها در موضوع یمن اشاره کرد که در روز قدس شاهد این ادعا بودیم. نگارنده خود شخصا در تصاویر منتشر شده در رسانه‌های ایران، لبنان، سوریه، پاکستان و… دیدم، ملت‌ها در کنار محکومیت جنایت رژیم صهیونیستی، از سعودی‌ها نیز نام بردند و از ملت یمن پشتیبانی کردند. مسأله ای که شاید در آن روز کمتر ذهنی به آن اقرار می‌نمود. هرچند بخش افزایش قدرت چانه زنی یمنی‌ها در مقاومت علیه تجاوز سعودی‌ها مهمترین بخش این نامه است؛ اما نباید به زمان این نامه که سه روز پس از تجاوز سعودی‌ها نوشته شده بود، غفلت نمود. که نشان از تحلیل عمیق دکتر رضایی نسبت به واقعه یمن و حوادث آتی این کشور است.
در پایان باید گفت، نباید مسائل گوناگون موجب آن شود که مقاومت فراموش و جبهه اسلامی در گیر تذبذب شود. ملت یمن در حالی علیه تجاوز یمن مقاومت می‌کنند که از هر لحاظی محصور هستند. همانطور که جمهوری اسلامی ایران در برابر دژخیم و جانیِ بعثی یعنی صدام مقاومت کردند. اگر امروز انقلاب اسلامی ایران در کنار ملت یمن بایستند، به طور حتم آینده همان قضاوتی را خواهد کرد که در مورد حمله صدام و حامیانش و ساکتین این حمله قضاوت کرده است. هفته یمن باید هفته فریاد بر سر ارتجاع و وابستگان منطقه ای باشد و ضمن محکوم کردن این تجاوز، نشان دهیم ملت‌های مسلمان در کنار هم در برابر دشمنی واحد ایستادگی می‌کنند. کمپین‌های مختلفی در شبکه‌های مجازی شکل گرفته که می‌تواند فشار بسیاری بر دولت سعودی و دستگاه تبلیغاتی اش وارد سازد و به ملت یمن در صبر و توسل به خدا یاری دهد.
منتشر شده در :
تابناک
