بررسي انديشه اقتصاد اسلامي (2)

در شماره يک اين يادداشت اشاره شده بود که چهار نوع تفکر در انديشه و گفتمان سازي اسلامي نسبت به غرب (به صورت اعم شامل هر آن چه غير مسلمين هستند) وجود داشت. در بررسي اين آرا به يک نظر که نظر متقن بود، برخورديم و آن نظريه تدوين آرا و ظرف انديشه اي گفتمان اسلام و طراحي اين ظرف براي استفاده از علوم ساير انسان ها در سراسر آن و رفع نقاط ضعف و استفاده از نقاط قوت توليدي انديشه اي درون گفتماني و در نهايت از ابزار، علم و يا دانش غربي جهت بهبود فضاي زندگي مردم مسلمان استفاده شود. در واقع نمي توان بدون هيچ پيش انديشه اي و تطور مفهومي يک علم که گزاره هاي مختلفي دارد را پذيرفت و تعبد نمود.

از آن جا که بررسي يکي از موضوعات و علوم کاربردي اين عصر اقتصاد است سير اين مجموعه يادداشت به موضوع رابطه علم اقتصاد و اسلام مي پردازد و رابطه ي اين دو مفهوم ارائه مي شود، اما؛ قبل از آن بايستي تعريفي از اسلام و در نهايت مسائل اقتصادي در آن بيان شود تا پيش درآمد بررسي اين دو رابطه بهتر درک شود.

اسلام چيست؟
در تعريف اسلام مفاهيم گوناگوني ارائه شده است. مفهوم لغوي اسلام از ريشه سلم و به معناي گردن نهادن و تسليم شدن است. مفهومي که در معناي اصطلاحي دو تعريف برايش ارائه مي شود. در تعريف اول که تعريف اصطلاحي قرآن است هر نوع تسليم شدن در برابر وحدانيت خدا و دوري از شرک و بت پرستي، پذيرش ربوبيت الهي و در نهايت اقرار به وجود خداي متعال و خالق است. بر همين اساس هشت بار واژه اسلام در قرآن به کار رفته و يک صدو چهل مرتبه از ريشه اين کلمه سخن به ميان آمده است.

اما تعريف اصلاحي اسلام که منظور ما در اين نوشتار است « به مجموعه قوانين و شريعت الهي که توسط حضرت محمد رسول الله براي هدايت بشري نازل شده » اسلام مي گويند.

مسلمانان معتقد به کامل بودن اسلام و در بر داشتن مفاهيم دنيوي و اخروي از اين دين هستيم. وقتي خالق متعال انسان هارا خلق نمود به طور حتم عالم به مخلوق است. بر همين اساس خداي متعال برنامه اي را براي انسان ها نازل کرد و ربوبيت امور عالم را در اختيار خويش قرار داد. در چنين شرايطي با تطور در اسلام و دستور العمل هاي او که از آن با عنوان فقه اسلامي نام مي برند مي توان دريافت چند بخش مهم و مجزا در 1400 سال از نزول اين دين الهي برجسته است که هر يک ظرفيت عظيمي از آراي انديشمندان اسلامي را به خود جاي داده است که به شرح ذيل مي باشد:

الف) عبادات
بعضي از فرامين الهي در اسلام است که علاوه دارا بودن نيت و قصد، آثار مالي فراواني دارد. به طور مثال خمس و زکات مي تواند بخش بزرگي از مشکلات يک جامعه را حل کند که در نظام هاي اقتصادي ديگر مورد توجه قرار نگرفته است.

ب) عقود
عقود بخش مهم و عظيمي از مسائل مالي و اقتصادي را در خود جاي داده است. از تجارت، رهن، مفلس، حجر، ضمان، صلح و مضاربه گرفته تا مساقات و مزارعه، وديعه، عاريه، اجاره، وکالت، وقوف و مصالحه، هبات و سبق و رمايه و حتي وصايا همه و همه يک نظام اقتصادي عظيمي را در اسلام به نمايش مي گذارد و مدعي برقراري عدالت اجتماعي حقيقي در ميان انسان ها است. البته بايد دانست عقود به معاملاتي گفته مي شود که در آن پيمان و قراردادي بسته شود. (1)

ج) ايقاعات
ايقاع در شريعت به معناي انشاي مستقل در طرف ايجاب که نفوذ آن متوقف بر انشاي قبول از طرف ديگري نيست. ايقاعات نيز بخشي از احکام شرعي دين مبني اسلام است که بعضي از موارد آن به مسائل کلان اقتصاد مي پردازد. جعاله و نذر يکي از مهم ترين اين ايقاعات است.

د) ساير بخش ها
بخش هاي مهمي ديگر در فقه اسلامي باقي مي مانند که در يک بخش سومي قرار مي گيرد و در بر دارنده آثار اقتصادي است. مطالبي همچون صيد و ذباحه، غصب، شفعه، احياي اموات، لقطه، ديات و حتي احکام احوالات شخصيه همچون نکاح و طلاق.

در فقه اسلامي موارد متعددي از مسائل مالي و اقتصادي نکاتي ذکر شده که نشان از وجود اين موضوع در درون اسلام است. با اين نگاه مي توان دو نسبت از نسبت هاي اربعه ميان منطقيون را ناديده گرفت و دو صورت براي مفهوم اقتصاد و اسلام باقي گذاشت.

نسبت تباين و نسبت تساوي به طور حتم از دايره بحث ما خارج است؛ زيرا هم مصاديق مشترکي وجود دارد و هم اسلام تماما مسائل مالي نيست و مسائلي در آن قرار گرفته که هيچ نوع آثار اقتصادي و مالي در آن جاي ندارد. برهمين اساس دو نسبت عموم خصوص من وجه و عموم خصوص مطلق باقي مي ماند که بايستي در اين نوشتار به آن پرداخت.

اما قبل از آن بايستي يک جمع بندي داشت. در اسلام مفاهيم مختلفي از شئون انساني وجود دارد که مي خواهد انسان را به سعادت و هدف اصلي خلقت؛ يعني بندگي خدا سوق دهد. مسائل اقتصادي و مالي يکي از اين دستور العمل هاست. با بررسي آثار و آراي انديشمندان اسلامي مي توان فهميد، متاجر، مکاسب و ديگر ابواب اقتصادي در اسلام متعدد از آن مسائلي مطرح شده و بررسي و سطوحي تدوين شده اما موضوعات روز همچون مصانع، بانکداري، ارز، تشکل هاي مالي و… به دليل بروز بودن مسائل همچون دو موضوع متاجر و مکاسب قدمت بررسي آرا ندارد و صرفا در چند سال اخير با تشديد طرح آن حوزه هاي علميه به دنبال بررسي مفهومي و منطقي اين مسائل رفته است. در چنين شرايطي بايستي مفهوم اقتصاد در گفتمان هاي مختلف را بررسي و در نهايت رابطه ي منطقي ميان اسلام و اقتصاد را پيدا و هر يک از مسائل گوناگون به صورت اجمالي مطرح شود.

1) فرهنگ معارف اسلامي و مفردات الفاظ القرآن، ج 1 ص 341

 

منتشر شده در :

خبرگزاری موج

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>