فاطمه سلام الله علیها اسوه ی صبر و بصیرت

تربیت فرزند صالح و عامل به دستورات الهی آرزوی همه ی انسان هاست و رسول مکرم اسلام نیز از این آرزو فارغ نیست. علاوه بر تاکید قرآن در عصمت حضرت زهرا س تدبر در دیگر آیات قرآن همچون آیه ی تبعیت در اسوه پذیری از رسول اسلام جای بسی تامل دارد. قرآن کریم با لحنی شیوا و دقیق می فرماید : لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه، همین جمله کافی است تا هر معتقد به کتاب و سنت الهی بداند تربیت فرزند بخشی از اسوه پذیری و تبعیت از سیره ی حسنه ی رسول خداست. سیره ای که باید برداشت دقیقی از رفتار رسول الله باشد تا دستور العملی جامع برای تربیت نسل های زهرایی گردد. اما سوالی که پیش میاد این چرایی حجت قرار گرفتن حضرت زهرا در کنار سایر ائمه اطهار است تا جایی که بعضی از روایات معتبر ایشان را مقامی بالاتر از سایر حجت های خدا میداند و از ایشان با ذکر حجت خدا بر حجج الهی نام میبرد. در یکی از این نقل ها حضرت امام رضا علیه السلام میفرماید: « نحن حجج الله علیکم و اُمُّنا فاطمة حجة الله علینا » (۱) همین بیان کافی است تا دریابیم با تمسک به عظمت وجودی حضرت زهرا می توان به سیره ای مناسب از فضیلت الهی دست یافت و آن را در حیات شخصی خود پیاده نمود.
الف) همراهی
همپایی و همگامی با حق سیره ی حضرت زهرا از ابتدای تولد تا زمان شهادت ایشان است. نگاه هر منصف و حق گرایی به سیره ی ۱۸ ساله ی حیات حضرت در نگاه منظومه ای و جامع این درس را به انسان منتقل میکند که حضرت زهرا س از عصر حیات پدر بزرگوارشان آموخت باید در رکاب حق جان و مال و عرض خود را فدای استواری دین خدا نماید. همین امر سبب شد ایشان در همان کودکی به لقبی دست یابد که بسیاری از زنان قریش آرزوی آن را داشتند. ام ابیها مقامی است که تمامی زنان حجاز حسرت آن را می خوردند لحظه ای رسول خدا، مهربان ترین مهربانان آنان را این چنین صدا کندو نام ببرد. لقبی که هیچ کس جز زهرا مرضیه س لیاقت نامیده شدن نداشتند. استمرار این سیره محصور به برخورد با رسول مکرم اسلام نیست. گذشت و فداکاری ایشان در مقام همسری و مادری نمونه ی بی نظری از مقام انسانیت در چنین جایگاهی است . تصویر حقیقی و واقعی از مقام زن آنچنان در سکنات حضرت به نمایش در آمد که هیچ انسانی قادر نخواهد بود این مقام را تا این حد دریابد و آن را وصف کند. در واقع باید گفت یکی از مهم ترین خصوصیت حضرت زهرا سلام الله علیها در رسیدن به مقام حجت خداوند و اشرفیت بر مخلوقات خدا، دقت در همراهی و همگامی با حجت خدا بود. به عبارت دیگر حضرت زهرا آنچنان مقامی با این تبعیت پیدا نمود که بر کسی که همه خلایق از آنان تبعیت می کنند نیز حجت قرار داده شد و این پاداش همراهان و ناصران دین خداست.
مثال واضع مشخص این همراهی را باید در همسری با حضرت علی علیه السلام دید تا جایی که گذشت ایشان از مقام خود به عنوان دختر رسول الله و حضور در دفاع از امام عصر خویش کار را به جایی رساند که در صف اول دفاع از حریم الهی ایستادگی کرد و جان مبارک خویش را در این راه بذل نمود.
ب) نگاه الهی
نگاه الهی یکی دیگر از خصوصیات حضرت زهرا سلام الله علیها بود. برداشت دقیق ایشان از واقعیت های موجود و ارائه تحلیل متقن از حوادث اطراف توانست بانوی عظیم اسلام را به مقام رضای خدایی نایل نماید. رسول مکرم اسلام در این زمینه میفرماید‌: «ان الرب یرضی لرضا فاطمه وبغضب لغضب فاطمه » (۲) این بیان کاملاً آشکار میکند نگاه به اطراف از منظر دخت رسول الله آنقدر با یقین و اطمینان قلب است که تطابق مستقیم با نگاه خداوند دارند و همین سبب شده است رضایت الهی همراه با رضایت فاطمه س و خشم خدای متعال همراه با خشم ایشان شود. چنین عملی صورت نمی پذیرد مگر با در نظر گرفتن عقلانی بودن رضایت و خشم حضرت زهرا س از یک موضوع و یک موضع. در واقع به دلیل عصمتی که در شخصیت حضرت زهرا قرار دارد، تصمیم و نظر ایشان در مورد موضوع و یا موضعی همیشه مستند عقلی و حجت شرعی داشت و همین امر منجر به قرار گرفتن رضایت ایشان در طول رضایت خدا است.
ج) قله بودن در صفات الهی
یکی دیگر از دلایل حجت الهی شدن حضرت زهرا قرار گرفتن ایشان در قله ی شامخ صفات الهی در انسان است. مقامی که قابل وصف نیست. اما دلیل نمی شود حرکت ما و حضور ما در زندگی بر خلاف حرکت به سمت این قله باشد. هرچند این قله دست یافتنی نیست اما حرکت بر خلاف این قله خود موجب گمراهی می شود. نامیده شدن حجت به حضرت فاطمه سلام الله علیها در این چنین دایره ای قرار میگیرد. به عبارت دیگر نمی توان فردی حجت الهی بر حجج الله باشد اما خود اسوه ای برای دیگران نباشد و فقط به عنوان یک سمبل به آن نگاه شود. چنین نگاهی خلاف عقل و حکمت الهی است. زمانی که فردی به عنوان حجت به بشریت معرفی می شود سنت الهی به این امر تعلق میگیرد که چنین فردی به عنوان الگو و اسوه معرفی گردد. همان طور که در سیره و سنت رسول الله مستقیماً قرآن به این موضوع اشاره دارد. لذا در تمامی عصر ها می توان با نگاهی نو و و امید بخش به سیره ی حضرت فاطمه س نگاه کرد و الگو گیری نمود. اما این الگو گیری در فاطمه چگونه رخداد؟
در پاسخ به این سوال باید بیان کرد، قرار گرفتن حضرت زهرا س در قله ی اسوه برای خلق خدا، اسوه گیری ایشان از بهترین و بالاترین مخلوق خداست. در تبیین مساله رهبری معظم انقلاب می فرماید: معروف از عایشه است که گفت: «واللَّه مارأیت فی سمته و هدیه اشبه برسول‌اللَّه صلّی اللَّه ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم من فاطمة(۱)»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیه‌تر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم. «وکان اذا دخلت الیه، اذا دخلت علی رسول‌اللَّه قامت قام الیها(۲)»؛ وقتی که فاطمه زهرا بر پیغمبر وارد میشد، آن حضرت برمیخاست و مشتاقانه به سمت او میرفت. این معنای تعبیرِ «قام الیها» است. این‌طور نبود که وقتی فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها وارد اتاق میشود، پیغمبر جلو پای او فقط بلند شود. قام‌الیها؛ برمیخاست و به سمت او میرفت. در بعضی از این نقل ها، باز از همین راوی این‌گونه آمده است: «وکان یقبلها و یجلسها مجلسة(۳)»؛ فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌ علیها را میبوسید، دست او را میگرفت و میآورد در جای خودش مینشاند. » (۳)
فرجام سخن :
اگر بخواهیم در صفات و چرایی حجت قرار گرفتن بانوی بی نشان قلم بزنیم یقیناً نه نگارنده این توانایی را دارد و نه صدها جلد کتاب محصور به این امر می شود. باید دانست دختر رسول خدا آنچنان بندگی ای در نزد پروردگارش کرد که خداوند متعال بهترین نعمت الهی یعنی رضایت خود را به او عطا نمود. رضایتی که شرط جاودانگی در قرب الهی است و همه انسان های الهی ای که به دنبال کسب آن هستند به رضایت فاطمه سلام الله علیها غبطه مب خورند. نگاه با این دریچه به مقام حضرت زهرا دو درس بزرگ در اختیار علاقه مندان و شیفتگان به این بانوی مکرم اسلام می دهد:
1. تعبد و بندگی الهی
2. اهمیت داشتن حیات اسلام به حیات وجودی خود
در تعبد و بندگی الهی همین بس که بزرگان عرفان اسلامی چه از شیعه و چه از اهل سنت به عبادت حضرت غبطه می خوردند و از راز و نیاز ایشان الگو گرفتند. بندگی ای که با شیره ی جان به فرزندانش انتقال داد و هر پژوهشگر تاریخی در صدر اسلام نمونه ی خارجی ای از آن به غیر از اهل بیت نتوانست بیابد.
در فدای نفس و جان خود برای حفظ اسلام چه درعصر رسول الله که خویش را مدافع حضرت می دانست و چه در پس از حیات پدر گرامیشان، فدا شدن برای اسلام درسی به تاریخ داد که فرزند گرامیشان در کربلا آن را برای همه عصرها جاودانه کرد. لذا باید با نگاهی دگر به چنین الگویی توجه داشت و از آن به عنوان قطب نمای حرکت به سمت بندگی خدا مدد جست.

1) انتصار، ج ۷، ص ۲۳۷
2) مستدرک الاحکام، ج ۳، ص ۱۵۴
3) 3 / 9 / 1373

منتشر شده در :

همشهری آیه شماره ۳۶

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>