پس از وقوع فتنه شام و حضور گروه‌های تروریستی مختلف و حمایت سران مرتجع منطقه‌ای و استکبار جهانی از معارضان در سوریه ناگهان ناظرین بین‌المللی شاهد حضور هزاران نفر از فرای جغرافیای سرزمینی سوریه بودند تا جایی که بعضی از این واقعه تعبیر به جنگ نوین جهانی در گستره‌ی سوریه می‌کردند. در همین ایام داعش با ورود به مرزهای سرزمینی عراق معادلات منطقه‌ای وارد فضای جدیدی کرد و این تحلیل را ارائه نمود که داعش به دنبال تنظیم حاکمیتی تروریستی است. در این یادداشت به چرایی قدرت طالبی داعش و آینده این گروهک در منطقه عراق و سوریه می‌پردازیم.
الف) ثروت افسانه‌ای
تحلیل‌های مختلفی از ثروت افسانه‌ای داعش ارائه می‌گردد از فروش نفت تا قاچاق اعضای انسان، مالیات و عوارض مختلف تا دریافت کمک‌های میلیاردی و تسلیحاتی از کشورهای منطقه‌ای. همه این‌ها کار را به‌جایی رسانده که داعش قوی‌ترین گروه تروریستی جهان شود و حتی بسیاری از کشورهای منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای توان تسلیحاتی این گروه را نداشته باشند. چنین قدرت و ثروت نظامی – اقتصادی توانست به سران این گروهک تروریستی تحلیل دهد که حالا با داشتن دو عنصر ثروت و جغرافیای سرزمینی می‌توانند تحت یک نام برای خودشان حاکمیتی تشکیل دهند که هیچ ساختار بین‌المللی را به غیر خود رسمیت نمی‌شناسد.
همین درآمد در داعش کفایت می‌کند تا جوانان بیکار منطقه و حتی مزدوران در سراسر جهان با عنوان یک عنصر نظامی – تروریستی به خدمت این سازمان تروریستی درآمده و منطقه را به آشوب بکشاند.
ب) هم‌پیمانی با عناصر بعثی
ورود داعش به عراق با خیانت عناصر بعثی ارتش عراق و قبایل هم‌پیمان صدام حسین دیکتاتور مخلوع عراق صورت پذیرفت. استقبال عناصر قبایل خودفروخته کار را به‌جایی رساند این گروهک تروریستی کمتر از چند ساعت توانست به بخش عظیمی از ذخایر تسلیحاتی و نفتی عراق دست پیدا کند و چشم‌داشت خود را به سمت فتح بغداد معطوف سازد. اما اتحاد عناصر داخلی و جریان مقاومت این خطر را تا حدودی دفع نمود.
تمامی مسائل فوق داعش را به سویی جهت‌دهی نمود که ظرف کمتر از چهار سال بزرگ‌ترین سازمان تروریستی قرن شناخته شود و با استفاده از بکار گیری رسانه در افکار عمومی جهان شناخته شود. چنین رخدادی به کمک غرب آمد تا این کشور با استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای موج اسلام هراسی جدیدی به وجود آورد و داعش را نماد اسلام در جهان معرفی کند.
اما شکست‌های پی در پی در عراق و سوریه و سرانجام بازسازی محور مقاومت در عراق و شام ضربات مهلکی به بدنه‌ی منابع انسانی و اقتصادی داعش وارد ساخت. همین کافی بود تا داعش جایگاه خود را به سمت مناطق دیگر در جهان سوق دهد.
لیبی یکی از این مناطق است. حضور عبدالکریم بالحاج سرکرده‌ی تروریستی گروه موسوم « گروه رزمی اسلامی لیبی» که در زمان بیداری اسلامی فرماندهی رزمی علیه قذافی را پذیرفت و پس از سقوط قذافی به سوریه رفت تا با داعش هم‌پیمان گردد.
وی در حالی وارد لیبی شد که فرماندهی گروهی از مسلحین داعشی در درنه لیبی را بر عهده داشت و توانست به منابع نفتی لیبی مسلط گردد.
تغییر جغرافیای سرزمینی داعش و حضور او در کشورهای مختلف و حتی یمن نشان از آن دارد این سازمان تروریستی به شدت نیازمند تجدید قوای سازمانی و پایگاه دیگر است تا در صورت استمرار شکست‌ها در عراق و سوریه نقل‌مکان نماید و سازمان خود را از دست ندهد.
باید دید تا چند روز آینده اوضاع عملیات اخیر ارتش عراق با عنوان « لبیک یا رسول‌الله» در صلاح‌الدین به کجا می‌انجامد و آیا منجر به سقوط تکریت و در نهایت آغاز آزادسازی موصل خواهد شد یا نه؟
در صورت وقوع چنین رخدادی فشار در سوریه بر داعش نیز تنگ‌تر خواهد شد و داعش یقیناً به سمت مکانی دیگر برای تجدید قوای خود خواهد رفت که لیبی به دلیل داشتن پایگاه سلفیت و نیز منابع سرشار نفتی، بهترین گزینه‌ی این گروهک می‌باشد. تا جایی که فعالیت عناصر داعش در لیبی با جدیت بیشتری دنبال می‌گردد و بعضی از تحلیل‌ها خبر از تقسیم لیبی به‌وسیله داعش و غرب می‌دهد. در نهایت بایستی منتظر ماند سرانجام صحنه‌ی نبرد در صلاح‌الدین و موصل به کدامین سو تغییر می‌کند و چه ضرباتی جریان مقاومت به گروهک تروریستی داعش وارد می‌سازد.
منتشر شده در :
امت اسلامی
الف
