در حال دور نوزدهمین کنیست سریعتر از زمان مقرر خود به پایان رسید که اختلافات درونی در احزاب سیاسی رژیم صهیونیستی به اوج خود رسید و منجر به آن شد کنیست در پس از جنگ ششم علیه غزه به پایانی همچون دیگر دورههای قبلی خود برسد.
فرمان آغاز انتخابات کنیست در حالی صادر شد که گروههای مختلف سیاسی درون اسرائیل با دوگانگی بسیار زیادی مواجهه هستند. از سویی حتی بعضی از راستگرایان قومی ادامه حیات سیاسی نتانیاهو در لیکود را مورد نقد قرار داده و آن را مصیبت میدانند و از سویی دیگر رقیب دیرینه لیکود، حزب کار با فعالیت گسترده دست به ائتلاف مخالفان نتانیاهو زد و با نامیدن ائتلاف خود با عنوان « اتحاد صهیونیسم » به دنبال جذب آرای مخالف لیکود چه در گروههای افراطی و چه در گروههای دست چپی هستند.
اما آخرین نظرسنجیها حاکی از آن است که لیکود در پشت جریان اتحاد صهیونیسم از آرای بالای ۲۰ کرسی برخوردار میباشد و این نشاندهنده نرسید آرزوی احزاب اسرائیلی به تشکیل کابینه به صورت مستقل است. اما چرا چنین آرزویی در اسرائیل محقق نمیشود؟
در پاسخ باید گفت وجود گروهها مختلف قومی در اسرائیل اعم از اشکنازی و سفاردی تا گروههای قومی افراطی همچون کاخ که متشکل از گروههای تروریستی کمیته امنیت راهها، دولت یهودا، سکارکیم، ت.ن.ت و… است گرفته تا جریانات مذهبی اعم از ارتودکسیها و معتقدیم به صهیونیسم مذهبی همچون عشاق الصهیون و گروههایی همچون آگودات اسرائیل و حتی سکولارهای ساکن در سرزمینهای اشغالی همه و همه از پراکندگی گستردهای برخوردار هستند و این پراکندگی زمانی که با برگزاری انتخابات کنیست همراه میشود بروز خاصی دارد. از طرفی میدانیم اسرائیل در انتخابات کنیست یک حوزه یکپارچه است و مردم به لیست رأی میدهند. در تمامی سرزمین همین پراکندگی میتواند موجب تفرقه و ایجاد دودستگی در انتخابات کنیست شود تا یک ثبات سیاسی مشخصی در کنیست وجود نداشته باشد.
بر همین اساس شاهد هستیم با تشکیل جلسات کنیست توقعات احزاب کوچک که با کمترین آرا و دارا بودن دو درصد حداقل آرا وارد مجلس شدند شروع میشود و از ائتلاف یا سرباز میزنند و یا با شرکت در ائتلاف برای تشکیل کابینه و توقعات شخصی سران حزب را بهجای نیازهای شهرکنشینان القا میگردد تا جایی که گهگاه وزیری منصوب میشود ولی هرگز وزارت خانهای برای آن وزیر وجود ندارد. در همین راستا بد نیست یادآور شد در طول تشکیل کابینه دولتهای اسرائیل وزرا آنقدر زیاد میگردید که برای حل مشکل هیئتوزیران از اصطلاح کابینه امنیتی استفاده میشد تا وزارت خانه پر اهمیت نشستی جدا از کابینه دولت غاصب صهیونیستی داشته باشد.
در حالی انتخابات کنیست برگزار شد که آخرین اخبار حاکی از مشارکت کمتر از نصف واجدین شرایط در این انتخابات بود. گویا قدرتطلبی و منفعتطلبی سران رژیم صهیونیستی نمیتواند موجب مقبولیت این رژیم میان افراد تحت تکلفش باشد و حتی شهرکنشینان را نیز راضی نگهدارند.
اجرای دو رزمایش بزرگ در اسرائیل خبر از اتفاقات مهم در کنیست آینده میدهد. از سویی اسرائیل تمام تلاشش را برای برقراری منطقه حائل در میان مناطق اشغالی جولان انجام میدهد تا مرزی دیگر با گروههای مقاومت نداشته باشد و به راحتی اکتشاف نفت در جولان را دنبال نماید. از سوی دیگر با تحتفشار قرار دادن مقاومت در غزه به دنبال تخلیه غزه از مقاومت و رام شدن آن همانند بخش کرانه باختری و استحاله گروههای مقاومت در نوار غزه است. راهبردهایی که با شکست گروههای تکفیری مورد حمایت غرب و رژیم صهیونیستی در مناطق درعا و القنیطره و نیز ایستادگی ملت مبارز فلسطینی در نوار غزه به شکت منجر شد.
اما میتوان این تحلیل را داد کنیست آینده چند برنامه مهم را باید پیگیری کند:
الف) مسئله درگیری میان نتانیاهو و دیگر احزاب
یکی از بزرگترین مشکلات اسرائیل درگیری نتانیاهو و جاهطلبی این دلقک صهیونیستی با دیگر احزاب و گروهای تروریستی و حزبی کنیست است. کنیست در اولین فرصت بایستی این مسئله را حل و آن را بررسی کند تا بدینوسیله از فروپاشی مجدد دوری کند.
ب) مسئله مقاومت
قدرتمندی مقاومت در غزه و عدم موفقیت نبرد ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی علیه مقاومت جهت نابودی سکوهای پرتاب موشک تا جایی بود که هنوز پس از نبرد هر چند روز یکبار حماس و دیگر گروههای مقاومت موشکهای جدید خود را تست و آزمایش میکند. همین گواه است تا مشخص شود نه تنها اسرائیل در جنگ اخیر علیه ملت بیدفاع غزه نتوانستند پیروز شوند بلکه این خودباوری را به مدافعان مقاومت دادند تسلیح غزه و دیگر بخشهای فلسطین اشغالی را بیشتر از گذشته دنبال کنند.
از سویی تسلیح کرانه باختری، راهبرد مطروحه مقام معظم رهبری تهدید دیگر علیه حیات نامشروع این رژیم غاصب است و کنیست بایستی نسبت به این مسئله برنامهریزیای داشته باشد که یقیناً همچون دیگر برنامههای خود در برابر مقاومت شکست خواهد خورد.
ج) قدرتمندی محور مقاومت در سوریه
شکستهای پیدرپی گروههای تکفیری مورد حمایت آمریکا و اسرائیل در جنوب غربی سوریه به ویژه مناطق درعا و القنیطره کار را بهجایی رساند که این رژیم نه تنها از موضوع تکفیریها حمایت آشکار میکند بلکه با برپایی بیمارستانهای صحرایی و ارسال تسلیحات پیشرفته، همکاری اطلاعاتی و فرماندهی میدانی نبرد را مدیریت میکند تا جایی که شاهد هستیم ۱۷۰۰ تروریست تکفیری القاعده سوریه در بیمارستانهای این رژیم غاصب درمان شدهاند. مسئلهای که با پیروزی مقاومت و تصاحب مناطق القنیطره و درعا یقیناً به ضرر رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد.
فرجام سخن:
در پایان باید گفت آنچه در سرزمینهای اشغالی در حال رخ دادن است نبود ثبات سیاسی گسترده میباشد که منجر به فروپاشی کنیست در قبل از دورهی قانونی خود است. رشد افراط گری در جامعه صهیونیستی کار را بهجایی رسانده حمله به کلیسا نیز در مناطق سرزمینهای اشغالی مشاهده میگردد. از سویی مشکلات اقتصادی و امنیتی رژیم صهیونیستی در چند ماه اخیر به اوج خود رسیده و محور مقاومت قویتر از گذشته در حال شکلگیری و تقویت درونی خود است تا جایی که رسماً از نابودی اسرائیل زبان به میان میآید. در واقع صحنهی انتخابات کنیست نمایشی از مشکلات درونی این رژیم غاصب است که سالیان دراز با خرج تبلیغات مختلف و حمایت آمریکا توانست به موجودیت نامشروع خود ادامه دهد. لذا همانطور که بیان شد کنیست بعدی با مشکلاتی فراوان مواجهه است که محور مقاومت یکی از این مسائل میباشد.
منتشر شده در :
امت اسلامی