آیا رژیم صهیونیستی به درعا و القنیطره حمله می‌کند؟

رژیم صهیونیستی با اتفاقات اخیر به شدت در افکار عمومی و مقاومت تضعیف و حتی برای اولین بار دچار انفعال نظامی گردید. پس از گذشت چند روز از حمله به کاروان فرماندهان و مجاهدان حزب‌الله در منطقه‌ی القنیطره با همکاری گروه‌های تکفیری وابسته به غرب توسط رژیم صهیونیستی، پاسخ محکم حزب با معادله‌ی موشک در برابر موشک تغییر اساسی در راهبردهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. البته در ابتدای پاسخ کوبنده‌ی حزب‌الله به رژیم صهیونیستی، گروه‌های نظامی مستقر این رژیم در نواحی هم‌مرز با لبنان اقدام به شلیک چندین خمپاره به سمت لبنان نمودند و سبب زخمی شدن یکی از نیروهای حافظ صلح بین‌المللی شدند. این اقدام نیز در راستای تبلیغات درونی گروه‌های اسرائیلی قابل ارزیابی و تفسیر است. و لذا هیچ فایده‌ای دیگر نداشته و ندارد. و برای اولین بار رژیم صهیونیستی با هزینه‌های بسیار سنگین نظامی قادر نبود پاسخی برابر به حزب‌الله دهد و به همین سبب اقدامات دیپلماتیک را به‌جای شروع مجدد جنگ در ایام کوتاه مانده به انتخابات کنیست در پیش گرفت.

اما واقعیت چه بود؟

یقیناً حزب‌الله لبنان با تقویت عنصر کارآمدی داخلی و قدرت بازدارندگی توانست ضمن افزایش توان دفاعی، رویکرد خود را از حالت تدافعی و بازدارندگی به سمت تهاجمی و آزادسازی قدس شریف و دیگر سرزمین اشغالی سوق دهد. افزایش تسلیحات، قدرت تخریب و افزایش دقت آتش و نقطه زنی توانایی‌هایی است که حزب‌الله در چند سال اخیر به ویژه پس از جنگ سی‌وسه روزه آن را بهبود بخشید. در کنار این موضوع تجربیات جدید حزب‌الله در منطقه‌ی شامات و مدیریت عملیات نظامی در این منطقه علیه گروه‌های تروریستی خود ثمره‌ای است که در میدان جنگ کسب و درنهایت عنصر نظامی حزب‌الله را تقویت نمود. از سویی باگذشت زمان شاهد آن هستیم اختلافات درونی ارتش اشغالگر قدس به حدی رسیده است که در برابر گروه‌های محصور در نوار غزه نیز شکست را می‌پذیرند و از معرکه نبرد به ذلت خارج می‌شوند. همه این مسائل گواه این مدعاست که دیگر اسرائیل آن ارتشی نیست که در برابر کل جهان اسلام بتواند ظرف شش روز پیروز شود و مسلمین را با ذلت از مناطق اشغالی بیرون کند. و بلعکس در معرض تهدید نابودی و نیستی قرارگرفته است.
اما آنچه باید دانست وقایع چند روز اخیر در منطقه‌ی القنیطره و درعا در سوریه است. حزب‌الله لبنان، تیپ‌های فاطمیون و دیگر گروه‌های مقاومت، ارتش و بسیج مردمی سوریه حمله‌ی فراگیر در مناطق مذکور انجام داده‌اند و سبب عقب‌نشینی گروه‌های تروریستی از مناطق درعا گردیدند. هدف این عملیات را باید بازپس‌گیری تل حاره و کنترل راه امدادرسانی به گروهای تروریستی از مرزهای سرزمین‌های اشغالی دانست. تا جایی که در آخرین این امدادرسانی‌ها ۱۷۰۰ نفر از عناصر تکفیری جبهه النصره شاخه رسمی القاعده در سوریه توسط بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های صحرایی رژیم صهیونیستی درمان گردیدند و به میدان مبارزه با مقاومت و ملت سوریه برگشتند. لذا از این لحاظ قطع این شریان امدادرسانی برای مهار مشکل امنیتی ریف و استان دمشق بسیار حائز اهمیت است و از سویی نقاط کور راداری در منطقه‌ی مجاور با رژیم صهیونیستی را برطرف می‌کند.
در همین راستا بعضی از تحلیل گران حرکت و آغاز عملیات توسط مقاومت را در آینده‌ی نزدیک با پاسخ رژیم صهیونیستی ارزیابی می‌نمودند. اما برخلاف انتظار حرکت رژیم صهیونیستی و درخواست این رژیم در بازگشت نیروهای حافظ بین‌الملل مبنی بر استقرار مجدد در بلندی‌های جولان و مناطق حائل مرز سوریه و فلسطین این تحلیل‌ها را نقش بر آب کرد. واقعه‌ای که باید در تحلیل این بخش به آن اشاره نمود عدم قدرت رژیم صهیونیستی در ورود به معرکه سوریه و درگیری مستقیم با مقاومت در مناطق القنیطره و درعا است زیرا با این اقدام به مقاومت در حمله مستقیم به مناطق اشغالی به ویژه بلندی‌های جولان که چند وقتی است پروژه‌ی اکتشاف نفت اسرائیل در آن به بهره‌برداری مجدد رسید مشروعیت بین‌المللی داده و سبب می‌گردد اسرائیل نیستی خود را به عینیت تبدیل کند.
درنتیجه باید گفت نه تنها رژیم صهیونیستی مستقیم حاضر به حضور در مناطق القنیطره و درعا نیست بلکه به شدت از ترس حضور مقاومت تمام تلاشش را در حمایت‌ها از گروه‌های تکفیری چه در بحث اطلاعاتی و لجستیکی می‌نماید تا جنگ نیابتی را جایگزین جنگ مستقیم و نابودی خود نماید.

منتشر شده در :

جام نیوز

مشرق

امت اسلامی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>