شیعه‌ای که از انگلیس تبلیغ می‌شود!

۱۲ مرداد ماه امسال وزارت اطلاعات از بسته شدن دفاتر شبکه‌های ماهواره‌ای خبر داد که یه دنبال تفرقه میان مسلمین بودند. نیروهای این وزارتخانه در اقدامی مقتدرانه و هماهنگ دفاتر این شبکه در شهرهای قم، اصفهان، مشهد و تهران را جمع آوری کردند و تعدادی از افراد گرداننده را دستگیر نمودند. تا جایی که در آخرین خبر از این موضوع معاون محترم وزیر اطلاعات خبر از تعطیلی ۱۷ شبکه‌ی ماهواره ای دادند (۱) اما سوالی که پیش می‌آید چرایی اقدام دیر و هرچند مقتدرانه‌ی دستگاهی مسئول در کشور بود. هرچند مسائل قضایی و تشکیل استنادهای حقوقی زمان بر است اما در مسئله‌ای به این مهمی که نظام اسلامی مدعی وحدت در جهان اسلام می‌باشد، نباید به این میزان زمان را به خود مصروف می‌ساخت. در این نوشتار به بررسی این شبکه‌ها و ماهیت درونی آن می‌پردازیم.

اساس شکل گیری این واقعیت تلخ به اهمیت مسئله‌ی وحدت برگردانده می‌شود. مساله ای که در بردارنده ی اساس اسلام ناب بوده و در ذیل روایت‌های متعدده و آیات فراوان قرآن کریم قرار می‌گیرد و تنها راهبردی است که قادر به مقابله با چپاول مسلمین توسط مستکبران می‌باشد. نگاه و بررسی تاریخ خودگواه این ادعاست که هرجا وحدت میان مسلمین در اوج بود، اقتدار و عزت نیز در بالاترین مرتبه ی فعلی قرار داشت. رابطه‌ی میان وحدت و عزت رابطه ای است که مولای متقیان به آن اشاره دارد و آن را برجسته می‌سازد. بر همین اساس استکبار با شعار تفرقه بی انداز حکومت کن توانست دو موج خبیث از شجره‌ی اسلام منافقان را در جهان اسلام به وجود آورد و مسائل اساسی نظام اسلامی را از موضوعات اهم به مسائل غیر اصلی و غیر واقعی سوق دهد. احیای شعائر اسلامی در تشیع و پاک سازی و بازگشت به اسلام اوایل هجرت را به جای دفاع در برابر تجاوز و استعمارگری به خورد افکار عموم مردم مسلمان داد و با حمایت‌های خود از افراد جاهل و یا عامد منافق دست به تبلیغ این دو جریان زد.

*اولویت منافقان پاکسازی مومنان است

گهگاه با شعارهای مختلف چنان آتش تفرقه را می‌دمند که انگار موضوع دیگری در جهان اسلام وجود ندارد و فقط و فقط اولویت اصلی پاکسازی نژادی و آپارتایدی یک دیگر در برابر هم هست. جالب اینکه این افراد نه تنها هیچ موضعی نسبت به غرب و رژیم صهیونیستی ندارند بلکه به شدت از سوی آنان حمایت شده و به راحتی و بدون هیچ مسئله‌ای رسانه خود را از کشورهای آنان فعال می‌نماید. انسان منصف می‌تواند این جمع بندی را داشته باشد چگونه رسانه‌هایی مانند پرس تی وی و یا هیسپان که در آن خشونت ترویج نمی‌شود و علیه ادیان الهی موضع گیری نمی‌کند از کانال ماهواره ای حذف می‌شوند اما رسانه‌های معارض و تفرقه انگیز هر روز گسترده تر و قارچ گونه رشد می‌کند.

در کنار این چند مساله حائز اهمیت است:

الف) نماد سازی

نمادسازی و استفاده از نمادهای مختلف به جای اعمال اساسی از رفتارهای استعمارگران در دوره‌های مختلف تحریف دین بوده است. در چنین مواقعی ابداعات مختلف همچون علم گردانی، استفاده از سازو … و حتی استفاده از شمشیر و خون بدون استناد علمی و حقیقی به روایت آن‌چنان ارزش گذاری می‌گردد که سؤال و پرسش در مورد چرایی قداست این لوازم به عنوان ارتداد بیان شده و سؤال شونده مورد انتقاد فراوان از هر سویی می‌گردد. تاجایی که با استفاده از این حربه ضمن مغلوب سازی مخالفان، قداست سازی ابداعی خویش را به جای اساس دین به افراد جامعه القا نمایند. اساس مراسم یادآوری واقعه عاشورا و اندرز گیری از آن و تربیت انسان والا و پیرو حقیقی حضرت اباعبدالله در مبارزه با ظالم و دفاع از مظلوم جای خود را به حرکات نمایشی مختلف داده و خون ریزی را تقدیس می‌کنند. در همین راستا باید گفت دیگر حزن و اندوه اساسی از مصیبت اهل بیت عصمت و طهارت نه تنها معنا نداره بلکه وسیله ای برای اغفال مسلمانان از اساس دین و ماهیت قیام سیدالشهدا می‌گردد.

ب) منحصر سازی

هر دو طرف جریان انگلیسی که مدعی تفرقه هستند به یک بخش از کلام معصومین استناد نموده و آن را آنچنان بزرگ و برجسته می‌سازند که هر مخاطب و بیننده ای فارغ از توجه به ادله ی معارض و یا قیود مختلف آن را بدون هیچ ابهامی و تنها از روی احساسات قبول نمایند. نمونه ی بارزان مسئله ی تبری از دشمنان اهل بیت و لعن خلفای راشد. هرچند در برابر چنین رفتاری تمامی مراجع موضع گیری نموده و آن را جایز نمی‌دانند اما هیچگاه مدعیان تبری به وسیله ی لعن از خود ادله ای نیاوردند چگونه در برابر مراجع بزرگ عالم تشیع ایستادگی می‌کنند و چگونه این سؤال را پاسخ می‌دهند که «در کدامین روایت لعن و توهین و حرکات زشت در مراسم مختلف به عنوان عیدالزهرا معنای تمام تبری است.» به عبارت دیگر چه کسی معنای تبری را منحصر به لعن دانسته و سیره ی کدام عالم بزرگ و ارزشمند اسلام است. در مقابل این سیره‌ی مخالف افرادی همچون امام راحل، آیت الله بروجردی، علامه طباطبایی، آیت الله خامنه‌ای و ده‌ها عالم دیگر وجود دارند و از چنین افرادی چگونه می‌توان عالم تر و حتی شیعه تر بود. واقعیت چیز دیگری است.

این افراد به دنبال تبری جویی واقعی از دشمنان اهل بیت نیستند. هرچند اگر این را نیز بپذیریم این افراد باید به طور حتم از اسرائیل و آمریکا و انگلیس ظاهراً بیشتر از فرق دیگر مسلمان تبری می‌جستند که این نیز در رفتارشان مشاهده نگردید.

ج) شخصیت سازی و نماد حق گرایی

گاهاً در بحث با این افراد مشاهده می‌شود آنان اسامی افرادی همچون حجاج، معاویه و دیگر افراد معلوم حال صدر اسلام را بیان می‌کنند که هیچ جایگاهی در میان اهل‌سنت نیز ندارند. افرادی که حتی ابن ابی الحدید معتزلی سنی مذهب از آنان چنین یاد می‌کند: « از نظر علمای ما، دین‌داری معاویه مورد ایراد و اشکال است، او متهم به کفر و بی دینی است» (۲) در کنار این این افراد تمامی علمای شیعه و سنی را نفی و هر کس را که مخالف نظرات خودشان باشد ملحق به کفر نموده و خود را محق بزرگی و استعلا می‌دانند. نمونه‌ی عینی آن توهین آشکار یاسر الحبیب و اللهیاری دو منافق برجسته ی شبکه‌های ضد تشیع (شیعه ی انگلیسی) در لندن که هیچ عالمی از شیعه نیست مورد توهین آنان قرار نگرفته باشد.

فرجام سخن

آنچه باید توجه داشت افراد پشت پرده ی این جریانات است. گهگاه مشاهده می‌شود افرادی به ظاهر اسلام گرایانه برجسته شده و آنان مورد نقد قرار می‌گیرند غافل از آنکه دستان پشت پرده پس از مدتی و غیر قابل فایده بودن مهره‌های خود آنان را بدون هیچ تعهدی به دور انداخته و عناصر جدیدی را استخدام اهداف پلید استعمارگرایانه ی می‌کنند. در واقع چیزی که باید به آن پرداخته شود جریانات پشت پرده و چرایی حمایت مستکبران از این افراد است. بر همین اساس باید بصیرت خود را بالا برد تا جریانات تفرقه انگیز به دنبال جریان سازی مناسب و همسو با اهداف استکباری نباشند و برنامه‌هایی همچون هفته برائت و دیگر کلید واژه‌های براندازی اسلام ناب را در دستور کار خود قرار ندهند. در کنار این تقویت مباحث اعتقادی و ارزشی بسیار کارآمد و راهگشا خواهد بود
۱) .http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931014000459
2) شرح نهج البلاغه، ج ۱۰ : ۳۴۰

منتشر شده در :

جام نیوز

صبح توس

امت اسلامی

سراج بلیغ

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

You may use these HTML tags and attributes:

<a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>